وبلاگ دانشجویان پرستاری قائن سال 90 ورودی بهمن


بيماري ام.اس يا اسكلروز چندگانه يك اختلال مادام‌العمر در سيستم ايمني خودكار بدن است كه مي‌تواند منجر به فلج شديد شود.

  اختلال سيستم ايمني خودكار وضعيتي است كه در آن بدن آنتي‌باديهايي را توليد مي‌كند كه به بافت‌هاي خودش حمله مي‌كنند.

در بدن افراد مبتلا به اين بيماري آنتي‌باديهايي توليد مي‌شود كه به ماده سفيد مغز و نخاع حمله‌ور مي‌شوند.

در بيماري ام.اس ميلين يا پوشش رشته‌هاي عصبي در مغز و نخاع ملتهب مي‌شود. اين التهاب باعث آسيب ميلين شده و سيگنال‌هاي عصبي نمي‌توانند در طول رشته‌هاي عصبي حركت كنند.

علايم اين بيماري متفاوت است و بستگي به اين دارد كه كدام بخش از اعصاب آسيب ببينند.

علايم اوليه اين بيماري بسيار خفيف بوده و عبارتند از: سرگيجه و عدم تعادل، خستگي، ضعف دست و پا، التهاب اعصاب چشمي، بي حسي يا سوزش موضعي، درد شديد در ناحيه صورت، نقص در بينايي شامل تار شدن و يا دو بيني است.

با پيشرفت بيماري ساير علايم نيز بروز مي‌كنند كه از آن جمله مي‌توان به مشكلات روده و مثانه، دردهاي مزمن مانند درد كمر و ماهيچه‌ها، افسردگي، اسپاسم يا گرفتگي ماهيچه‌ها كه ممكن است بسيار دردناك باشد، فلج، ناتواني جنسي، صحبت كردن به طور نامفهوم، مشكل در بلع، مشكل در تفكر و عملكرد حافظه، از دست دادن بينايي و نابينايي كامل اشاره كرد.

در موارد خفيف بيماري ممكن است علايم به قدري ضعيف و ناچيز باشند كه حتي نتوان وجود بيماري را تشخيص داد. وقتي بيماري پيشرفت كرده و شدت مي‌يابد، فرد كاملا فلج مي‌شود.

بيمار توانايي راه رفتن را از دست داده و حتي نمي‌تواند از خود مراقبت كند.

علت دقيق بروز اين بيماري هنوز مشخص نيست.

4 فرضيه علمي اصلي درباره علت اين بيماري وجود دارد؛

1- شرايط جوي در سراسر جهان: براساس اين فرضيه به نظر مي‌رسد كه ابتلا به ام اس در ميان ساكنان نواحي اطراف مدار چهلم نيم كره‌هاي شمالي و جنوبي كره زمين شايعتر است.

فردي كه در يكي از اين مناطق متولد شده و پيش از رسيدن به سن نوجواني به منطقه ديگر منتقل مي‌شود، تا حدودي در معرض ابتلا به اين بيماري قرار مي‌گيرند.

2- ژنتيك: ابتلاي والدين يا يكي از نزديكان به اين بيماري خطر ابتلا به ام.اس را در فرد افزايش مي‌دهد.

3- عامل ايمني: به طور كلي اين امر پذيرفته شده است كه بيماري ام‌اس نوعي اختلال در سيستم ايمني خودكار است.

4- عامل ويروسي: اين احتمال وجود دارد كه يك عامل ويروسي در بروز ام اس نقش داشته باشد.

برخي عصب‌شناسان معتقدند كه ام اس به دليل تولد يك فرد با نقص ژنتيكي بروز مي‌كند، چرا كه نمي‌تواند با يك عامل محيط زيستي سازگاري داشته باشد.

وقتي فرد مزبور با آن عامل تماس پيدا كند، سيستم خودكار ايمني واكنش نشان داده و منجر به بروز بيماري مي‌شود.

هنوز براي اين بيماري هيچ راه مشخصي براي پيشگيري شناخته نشده است. در مورد تشخيص بيماري نيز لازم به ذكر است كه در حال حاضر هيچ آزمايش خاصي به اين منظور وجود ندارد و معمولا از طريق مراجعه به سابقه پزشكي و آزمايشات فيزيكي فرد مورد آزمايش قرار مي‌گيرد.

تصاوير MRI معمولا مي‌تواند آسيب ميلين در بافت مغز را نشان دهد، اما در برخي افراد مبتلا به اين بيماري اين تصاوير كاملا طبيعي هستند و هيچ مشكل يا نارسايي را نشان نمي‌دهند. يكي ديگر از روشهاي تشخيص بيماري آزمايش مايع مغزي نخاعي است.

در درازمدت ميزان فلج و از كار افتادگي اعضا افزايش پيدا مي‌كند. مرگ افراد مبتلا به اين بيماري عموما در اثر پيچيدگي‌ها و شرايط سخت ناشي از فلج آنهاست.

از شايعترين عوامل مرگ اين بيماران مي‌توان به بروز زخم‌هاي بستري و در نتيجه بروز عفونت، ذات‌الريه، آمبولي ريوي، گرفتگي رگ‌هاي تغذيه كننده ريه‌ها توسط لخته‌هاي خوني و خودكشي اشاره كرد.

بيماري ام اس مسري نيست و خطري براي اطرافيان بيمار ندارد، اما مي‌تواند به طور ژنتيكي اعضاي يك خانواده را تهديد كند.

عملكرد اصلي براي درمان بيماري وجود دارد. اولين مرحله توقف و يا كاهش حملات سيستم ايمني به ميلين رشته‌هاي اعصاب است.

مرحله دوم بهبود علائم بيماري و كمك به فرد براي بازگشتن به شرايط طبيعي تا حد امكان است.

سيستم ايمني به كمك دارو درمان مي‌شود.

ساير معالجات شامل مصرف داروهاي ضدافسردگي براي بهبود حالت افسردگي و كاهش خطر خودكشي، مصرف دارو براي كنترل مثانه، مصرف دارو براي رفع گرفتگي‌هاي عضلاني و مصرف دارو براي بهبود دردهاي عصبي است.

اثرات جانبي اين داروها با توجه به نوع دارويي كه مصرف مي‌شود، متفاوت است. از مهمترين آنها خواب آلودگي، بهم خوردگي معده و واكنش‌هاي آلرژيك نسبت به داروها هستند.

از آنجا كه اين بيماري مادام العمر است، كنترل دايمي و معالجه هميشگي بيماري ضروري است.

پيشرفت بيماري در اثر مصرف دارو تا حدودي كندتر مي‌شود.

همچنين معالجه علايم بيماري مي‌تواند حالت فلج را كاهش دهد.

ارسال کننده مطلب : منا داوری نیا




تاریخ: جمعه 19 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط منا داوری نیا

مردان از سن 50 سالگی به بعد بیش از بانوان از بیماری فشار خون رنج می برند.مصرف هندوانه به علت فراوانی پتاسیم در آن،خطر ابتلا به بیماری های مثانه را در آقایان به شدت کاهش می دهد.

آیا فعالیت ذهنی زیادی دارید؟بهتر است لوبیا میل کنید.این خوردنی به عنوان یکی از تقویت کننده های ذهن یاد می شود.

نویسنده:محسن




تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط محسن فلاح


ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

انجام مراحل ABC در احیاء قلبی
باز كردن راه هوايي Air way
اولين قدم باز كردن راه هوايي فرد است .در فرد بيهوش تمامي ماهيچه ها شل شده اند.عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و احتمال دارد كه زبان به طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند .
كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف عقب بر گردانيد . همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت بالا فشار دهيدبه طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند . در صورت انجام صحيح اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد .

مراقب باشيد كه دهان فرد را بيش از حد باز نشود چون در اين صورت ممكن است زبان به عقب برگردد و راه هواي را مسدود كند .
دادن تنفس مصنوعي Breathing
پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد.ابتدا قفسه سينه فرد را برهنه كنيد.
اگر صورت مصدوم كبود و رنگ پريده باشد .
نه جريان هوا از بيني و دهان فرد حس شو د و نه صدايي كه نشانگر جريان هوا باشد به گوش برسد.
قفسه سينه حركت نداشته باشد.
تنفس وي قطع شده است و بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد حتي اگر نتوانستيد تشخيص دهيد كه فرد مذكورتنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز كنيد چون اگر فرد تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد.
تكنيك دادن تنفس مصنوعي


سررابه عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر باشد (نحوه باز كردن راه هوايي در مبحث قبل آمده است.)با انگشتان دستي كه روي پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد .
دهان خود را روي دهان مصدوم بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان اورا بگيرد.با يك بازدم عميق هوارا وارد دهان فرد مصدوم كنيد.همزمان از گوشه چشم خودبه قفسه سينه فردنگاه كنيد وببينيد آيا هنگامي كه درون مجاري هوايي اومي دميد قفسه سينه بالا مي رود يا نه ؟
وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع كنيد ودهان خود را از دهان فرد دا كرده و بيني اورا آزاد بگذاريد و خودتان برا ي تنفس بعدي نفس بگيريد.
هنگام تنفس موثر سينه وشكم مصدوم بالاو پايين مي آيد , احياگر حس مي كند كه بادكنكي را پر ميكند و پس از دميدن حجم معيني , مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند .به تدريج رنگ پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد.
ماساژ قلبي Circulation
پس ازدادن يك يا دو تنفس مصنوعي در صورتيكه فرد تنفس خود را بازنيابد بايد نبض فرد را كنترل كرد.
طريقه كنترل كردن نبض :
پس از آنكه تنفس مصنوعي تمام شد كف دست را از روي پيشاني فرد بر نداريد و دو انگشت دست ديگر را در وسط گردن بالاي ناي و حنجره روي برآمدگي جلوي گردن ( سيب آدم ) بگذاريد .
انگشتان خود را به آرامي به سمت پايين و كنار آن قسمت بلغزانيد و سپس كمي فشار دهيد . به مدت ۵-۱۰ ثانيه اين كار را ادامه دهيد تامطمئن شويد كه نبض را حس ميكنيد يا نه؟
كنترل كردن نبض احتياج به مهارت و دقت خاصي دارد شما نيز ميتوانيد با تمرين كردن و شركت در كارگاههاي عملي احيا تنفسي اين مهارت را كسب نماييد .
اگر فرد نبض داشت به تنفس مصنوعي با اندزه’ دوازده بار در دقيقه ادامه دهيد . بيشتر
اگر فرد نبض نداشت بايد بي درنگ ماساژ قلبي را همراه با تنفس مصنوعي آغاز كنيد.زيرا فرد دچار ايست قلبي شده و احتمال دارد صدمات جبران ناپذيري به مغز وي برسد.
براي دادن يك ماساژ قلبي موثر علاوه بر اينكه بايد ماساژ را با تكنيك صحيح انجام داد لازم است كه وي را در وضعيت مناسبي بخوابانيد.
بيمار را به پشت خوابانده , مطمئن شويد كه وي روي يك سطح سخت قرار گرفته است . اما اگر فرد در رختخواب يا هر سطح نرم ديگري است وقت را تلف نكنيد و فقط كافيست كه اورا روي روي زمين بلغزانيد يا اينكه يك تخته با هر شي صاف و سخت را از بين پشت او و ملحفه قراردهيد .
كنار مصدوم زانو بزنيد .
آخرين حددنده هاي او را با دو انگشت دستي كه بالاي فرد نزديكتر است بيابيد انگشتان خود را بسمت بالا بلغزانيد تا يك فرو رفتگي در محل اتصال دنده هاي دو طرف برسيد .
يك انگشت را در محل فرورفتگي بگذاريد و انگشت ديگر را كنار آن قرار دهيد سپس ته دست ديگر را در كنار آن دو انگشت قرار دهيد .بعد ته دست دوم را روي دست اولي بگذاريد .
موقعيت بدن خود را طوري تنظيم كنيد كه بازوها خم نشوند و شانه ها در امتداد نقطه اتكا دستها باشند . به اندازه اي بر جناغ فرد فشار وارد كنيد كه ۴-۵ سانتي متر پايين برود.
پس از انجام ۱۵ عدد ماساژ پشت سر هم ( اين ۱۵ ماساژ در مدت ۱۱ ثانيه خواهد بود ) دو عددتنفس مصنوعي به فرد بدهيد شما براي انجام اين دو تنفس ۴ ثانيه فرصت داريد .اين سيكل بايد چهار بار در دقيقه تكرار شود براي اينكه بتوانيد نسبت ۱۵:۲ را در هر دوره رعايت كنيد بهتر است با هر ماساژ شماره آن را بلند بگوييد .
بعد از يك دقيقه وضعيت مصدوم را ازريابي كنيد .
اگر ضربان مداوم رگ گردن باز نگشته باشد دوباره احياي قلبي ريوي را با دو تنفس و ۱۵ ماساژ قلبي از سر بگيريد . شما براي انجام اين دو تنفس و ۱۵ ماساژ , ۱۵ ثانيه فرصت داريد.
اين كار را براي مدت ۳ دقيقه ديگر ادامه دهيد .
اگر دراين مدت تنفس منظم فرد بازگشت نيازي به تكرار احياي قلبي ريوي نيست بلكه بايد مرتب تنفس و نبض فرد را چك كنيد .
اگر تنفس منظم فرد برنگشت تنفس مصنوعي را با سرعت ۱۲ عدد در دقيقه شروع كنيد و همزمان نبض فرد را چك كنيد .




تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار


ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار
DRABC اولين اقدامات درماني و مراقبتي مي باشند که هر شخصي که با تصادفات رو به رو مي شود بايد آنها را در نظر داشته باشد .
افراد با تجربه در زمينه کمکهاي اوليه – خدمه آمبولانس – پرستاران و متخصصين پزشکي – همه از اين عبارت DRABC با خبر و مطلع هستند .
( خطر = D ، واکنش = R ، راه هوايي Air Way= A ، تنفس Breathing = B ، گردش خون Circularation = C )
D :
· توصيه به خود شما : هيچ وقت خود را در معرض خطر قرار ندهيد .
· توصيه به ديگران : اجازه ندهيد که بينندگان و ناظران سانحه در معرض خطر قرار بگيرند.
· خطر تلفات را کم کنيد و يا افراد صدمه ديده را از معرض خطر دور نگهداريد .
R :
· به آرامي فرد صدمه ديده را تکان بدهيد و او را با صداي بلند مخاطب قرار دهيد تا عکس العمل و واکنش او را دريابيد البته در کودکان و نوزادان اين کار را انجام ندهيد .
· آيا مصدوم هوشيار است ؟
· آيا مصدوم خواب آلود و يا گيج و سراسيمه است ؟
· آيا مصدوم بي هوش است ( غش کرده است ) اما واکنش نشان مي دهد ؟
· آيا مصدوم بيهوش است و واکنش هم ندارد ؟
· اگر مصدوم بيهوش است او را در وضعيت مناسب قرار دهيد .
A :
· آيا راه هوايي باز و تميز است ؟
· آيا تنفس بيمار پر سر و صدا است ؟
· آيا عامل بالقوه انسداد راه هوايي وجود دارد ؟ ( مثلاً خون )
· اگر چنين است راه هوائي را باز و تميز کنيد .
B :
· به سينه بيمار نگاه کنيد آيا بالا و پائين مي شود ؟
· به صداي تنفس گوش دهيد آيا نفس مي کشد ؟
· با گذاشتن دست در پائين قفسه سينه حرکت تنفس را احساس کنيد .
· اگر تنفس وجود ندارد ۲ تنفس فعال به بيمار بدهيد و در صورت عدم پاسخ بيمار شروع کنيد به تنفس دهان به دهان .
C :
· آيا نبض کاروتيد دارد ؟
· آيا اين نبض قوي است ؟
· آيا منظم است ؟
· آيا خون زيادي از دست رفته است ؟
· اگر هيچ نبضي وجود ندارد بايد CPR ( عمليات احياء ) را شروع کنيد .
اگر مصدوم هوشيار است ( نسبت به وضعيت خود مطلع است )‌ آنگاه آسيبها و ناخوشي مصدوم را درمان کنيد (البته با توجه به علائم و نشانه هاي بيمار ).
همراه مصدوم بمانيد و با تلفن و يا سريعترين وسيله درخواست کمک کنيد .
اگر بيمار هوشيار نيست ولي تنفس خودبخودي دارد ( وضعيت تنفسي اش خوب است ) او را در وضعيت و موقعيت مناسب قرار داده و به درمان آسيب هايش ( البته در حد امکان ) بپردازيد .
اگر مصدوم بيهوش است و تنفس هم ندارد او را به پشت خوابانده و شروع به احياء بيمار نمائيد ( CPR ) و يا تنفس دهان به دهان هر کدام که لازم باشد



تاریخ: چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

 

پژوهشگراني از آمريكا و ژاپن يك سيناپس سنتزي براي استفاده در تجهيزات محاسباتي طراحي كرده‌اند كه از عملكرد سيناپس‌هاي مغز انسان تقليد مي‌كند. اين سيناپس نانومقياس سولفيد نقره، يا "سوئيچ اتمي" نشانگر درجه‌اي از حافظه كوتاه‌مدت و بلندمدت است كه تا پيش از اين در افزاره‌هاي حالت جامد ديده نشده است.
 
شمايي از يك سيناپس معدني Ag2S و انتقال سيگنال در يك سيناپس زيست‌شناختي. هنگامي كه اتم‌هاي رسوب يافته Ag تشكيل يك پل ندهند، اين سيناپس نانومقياس مانند يك STP كار مي‌كند. بعد از اينكه يك پل اتمي شكل گرفت، مانند يك LTP عمل مي‌كند. در مورد يك سيناپس زيست‌شناختي، آزادسازي انتقالگرهاي عصبي با رسيدن پتانسيل‌هاي كنشي توليد شده با عامل شليك انجام مي‌شود و سپس يك سيگنال در شكل يك پتانسيل سيناپسي منتقل مي‌گردد.
 
در مغز، سيناپس‌ها محل اتصال بين سلول‌هاي عصبي هستند و انتقال پيام‌هاي الكتريكي را از يك عصب به عصب ديگر ممكن مي‌كنند. اين سيناپس سولفيد نقره، با تقليد از آن، از دو الكترود فلزي كه با يك شكاف نانومقياس از هم جدا شده‌اند تشكيل، مي‌شود. اين پژوهشگران در مطالعات‌شان يك ولتاژ، يا يك "پيغام الكتريكي"، را به اين افزاره در دو بازه زماني متفاوت اعمال كردند - يكي كه در آن پالس ورودي در هر 20 ثانيه تكرار مي‌شود (تكرار پايين‌تر) ، و ديگري كه در هر دو ثانيه تكرار مي‌گردد (تكرار بالاتر) .

در آهنگ تكرار پايين‌تر، اين سيناپس مستقيماً بعد از هر ورودي به يك حالت رسانايي بالاتر مي‌رسد، ولي اين حالت به سرعت به طور خودبه‌خودي از بين مي‌رود. اين وضعيت نشانگر خاصيت شكل‌پذيري كوتاه‌مدت (STP) يك سيناپس انسان است. با اينحال، در آهنگ تكرار بالاتر به طور دائمي به حالت رسانايي بالاتر گذار كرده و به طور موفقيت‌آميزي مكانيسم پتانسيل‌سازي طولاني مدت (LTP) يك سناپس انسان را تقليد مي‌كند.

اين پژوهشگران مي‌گويند كه فعاليت STP و LTP اين سيناپس سنتزي با مدل‌هاي روان شناختي از مغز انسان تطابق دارد - كه شامل حافظه كوتاه‌مدت و بلندمدت است - و مي‌تواند بدون نياز به پيش برنامه‌دهي بيروني يا نرم‌افزار مقياس‌پذيري كه اخيرا در سيستم‌هاي شبكه عصبي مصنوعي استفاده مي‌شود، بدست آيد.

اين پژوهش نشان‌دهنده يك پيشرفت مهم در راستاي ساخت سيستم‌هاي عصبي مصنوعي است كه ويژگي‌هاي حافظه و درك انسان را تقليد مي‌كند و مي‌تواند تأثير بسزايي روي طراحي آتي معماري رايانه‌ها داشته باشد.

اين محققان جزئيات نتايج كار تحقيقاتي خود را در مجله‌ي Nature Materials منتشر كرده‌اند.

منبع: ستاد توسعه فناوري نانو

 




تاریخ: سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مژگان صفاپور

 


htt
 

روش درمان فتوديناميك (PDT) نوعي درمان سرطان است كه از تلفيق يك ماده شيميايي به نام حساس‌كننده نوري و نوعي خاص اشعه كه باعث كشتن سلولها مي شود حاصل مي‌شود. اگرچه روش PDT به طور گسترده‌اي جهت درمان سرطان پوست مورد استفاده قرار گرفته با اين حال استفاده از آن براي درمان سرطان هاي عميق تر يكي از مشكلات عمده پيش رو است چرا كه نور لازم جهت انجام PDT قادر به نفوذ به مناطق عمقي بافت‌ها نيست.

 

به گزارش سرويس فن‌آوري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محققان دانشگاه تگزاس براي رفع اين مشكل نوع جديد PDT را عرضه كرده‌اند كه در آن نور به كمك نانوذرات درخشاني كه به آنها مواد تحريك شونده با نور متصل مي باشند ايجاد مي‌شود.

 

موقعي كه تركيب نانو ذره- ماده تحريك شونده با نور به سمت يك تومور هدايت مي شوند و به كمك اشعه X يا ساير منابع تابش تحريك مي شوند، ذرات شروع به توليد نور كرده و مواد تحريك شونده با نور فعال مي‌شوند. با استفاده از اين ايده جديد درماني هيچ‌گونه نور خارجي براي فعال كردن ماده تحريك شونده با نور در درون تومورها نياز نيست و از اين رو ضخامت بافتها يك عامل محدود كننده براي استفاده از PDT نخواهد بود. از طرفي با توجه به اينكه تابش اشعه و فتوديناميك درماني با هم تلفيق شده و با هم اتفاق مي‌افتند لذا تخريب تومور به صورت موثرتري اتفاق مي افتد.

 

با توجه به اينكه اشعه X قادر به نفوذ به بافتهاي عمقي است از آن مي توان براي درمان تومورهاي عمقي استفاده كرد. به اين دلايل روش مذكور، راهكاري ساده اما موثر براي درمان سرطان ارائه كرده است.

 

براي دستيابي به كاربردهاي عملي، مجموعه نانو ذره – پورفيرين بايستي به كمك حامل‌هايي همچون آنتي‌بادي‌ها، پيتيدها، ليپوزوم ها و ساير ملكول‌هاي فعال به سلول‌هاي تومور انتقال داده شوند.

 

به گزارش ايسنا از ستاد ويژه توسعه فن‌آوري نانو، براي طراحي اين حامل‌ها افراد بايستي به اثر آنها بر مقدار توليد اكسيژن فعال توجه داشته باشند. در اين مطالعه محققان از اسيدفوليك براي هدفگيري گيرنده هاي فولات در سلولهاي سرطاني استفاده كردند.

 

نتايج آنها نشان داد كه اسيدفوليك هيچ اثري بر روي مقدار توليد اكسيژن فعال در مجموعه نانوذره ندارد. از اين سيستم به طور عملي جهت انجام روش‌هاي فعال سازي به كمك نور مي توان استفاده كرد.

 

نتايج اين مطالعه در مجله Applied Physics Letters منتشر شده است.



منبع : ایسنا




تاریخ: سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مژگان صفاپور

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار
اهداف سرم درماني:
به منظور تامين نياز آب و الكتروليتهاوتامين مواد غذايي مورد مورد نياز بدن و همچنين دسترسي به وريد در صورت بد حال بودن بيمار از سرم به عنوان k.v.o يعني (باز نگه داشتن رگ )استفاده مي شود.
سرم 3/1و 3/2(قندي نمكي )دكستروز سالين d.s
اين سرم تركيبي از قند و نمك است كه 33/3%نمك(دكستروز)و3%هم كلريد سديم دارد .كه به منظور تامين انرژي مورد نياز بيمار و جبران كمبود حجم مايعات و برقراري جريان ادراربه منظور باز نگه داشتن رگ به عنوان k.v.o و همچنين موثر در مسموميتهااستفاده مي شود.
سرم قندي(دكستروز 5%)5%قند بقيه آب است دكستروز واتر به منظور k.v.o استفاده مي شود و كمك به دفع مواد زايد توسط كليه ها؛ كمك به تامين انرژي مورد نياز بدن استفاده مي شود.
كلرو سديم 9%يا سرم نمك يا نرمال سالين يا سرم فيزيولوژي
الف-غير قابل تزريق ب-قابل تزريق
الف-سرم كلروسديم9%غير قابل تزريق كه به منظور شستشوي زخم ها ازجمله زخم بستر (به علت بي حركتي بدن ايجاد مي شود )(زخم بد سور)استفاده مي شود
ب-سرم كلروسديم 9%قابل تزريق كه به منظور جبران كمبودحجم مايعات بدن ؛ جبران كمبود خمن و همچنين به عنوان بالا بردن فشار خون و به منظور حل كردن دارو به جاي آب مقطر وبه منظور شستشويزخم هااز اين سرم استفاده مي شود.

سرم رينگر:
درموارد اورژانس از جمله خونريزيها؛سوختگيها؛برق گرفتگي وهمچنين موارد شوك و اسهال و استفراغ شديد به منظور جبران كمبود حجم مايعات و الكتروليتهاي مورد نياز بدن از جمله سديم و پتاسيمو كلسيم وكلراز اين سرم استفاده مي شود. وهمچنين به منظور بالا بردن فشار خون و كم آبي استفاده مي شود.

انواع ست سرم
1-ست معمولي 2-ست خون 3-ميكروست
ميكرو ست براي تنظيم دقيقترقطرات سرم در كودكان و نوزادان استفاده مي شود.هر 60قطره ميكروست 1ccاست ولي در ست معمولي هر 15 قطره cc1است.
اسكالپ وين:
اسكالپ وين براي بيماران سرپاييو يا بچه ها ويا بيماران بد رگ استفاده مي شود.



تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

كلانژيوپانكراتوگرافي رتروگرايد به وسيله آندوسكوپي ، روشي است كه به كمك آن وضعيت كيسه صفرا و مجاري آن و همچنين كبد و پانكراس ، به وسيله تزريق ماده حاجب بررسي مي شود . تومورهاي پانكراس ، مجاري صفراوي و كيسه صفرا ، سنگها ، انگلها و كيستهاي صفراوي ، از جمله بيماريهاي مهمي هستند كه بوسيله ERCP ( Endoscopic Retrograde ) تشخيص داده مي شوند . اين روش نيز مانند ساير روشهاي تشخيصي ، داراي عوارضي است كه پانكراتيت حاد ، شايعترين عارضه ERCP است .
به منظور كاهش عوارض قابل پيشگيري و همچنين اجراي صحيح روش ، نياز به مداخلات مهمي است كه به مداخلات پرستاري قبل و بعد از ERCP تقسيم مي شود .
برخي مداخلات قبل از عمل عبارتند از ناشتا بودن ، بررسي سوابق تماس با اشعه X و آلرژي ، برقراري خط وريدي ، ECG و ....
برخي مداخلات بعد از عمل : كنترل علايم حياتي ، NPO تا 2 ساعت ، بررسي عوارضي مانند كلانژيت ، سوراخ شدگي ، عفونت ، پانكراتيت .
ERCP ، روشي است كه در آن مجاري صفراوي ، كيسه صفرا و وضعيت كبد و پانكراس ، به وسيله تزريق ماده حاجب مورد ارزيابي قرار مي گيرد .
پس از رويت آمپول واتر در آندوسكوپي ، كاتتر مخصوص كانوليشن مجاري را در مجراي مشترك صفراوي يا مجراي پانكراتيت وارد كرده ، ماده حاجب را تزريق مي كنند . تغيير وضعيت بيمار و چرخش ميز راديولوژي ، در پايان تزريق ، ماده حاجب را در سراسر سيستم پخش مي كند . با تزريق داخل وريدي متناوب هيوسين N – بوتيل بروميد (Hyoscine N-butyl Bromide ) ( بوسكوپان ) يا گلوكاگون ( Glucagone ) ، دئودنوم به حالت شل در مي آيد و اسپاسم برطرف مي شود . در صورت مشاهده كلستاز در بيماران مشكوك به انسداد صفراوي يا كلانژيت ( Cholangitis ) ، قبل و بعد از آندوسكوپي ، آنتي بيوتيك ( سفالوسپورين ( Cephalosporin ) نسل سوم ) تجويز مي شود .
سابقه واكنش خفيف نسبت به ماده حاجب داخل وريدي اهميت چنداني ندارد، اما كساني را كه واكنش آلرژيك بارز در برابر مواد حاجب يددار نشان داده اند ، قبل از تزريق بايد با كورتيكواستروئيدها ( Corticosteroid ) و آنتي هيستامين ها
( Antihistamine ) تحت درمان قرار گيرند .
كاربرد باليني
با اين روش محل و علت انسداد صفراوي ، آنومالي هاي مادرزادي مجاري صفراوي و پانكراس ، عوارض اعمال جراحي انجام شده روي مجاري صفراوي ، ديسكينزي ( Dyskinesia ) مجاري صفراوي و انگلهاي مجاري صفراوي مشخص شده و در بسياري از موارد اقدامات درماني نيز از همين طريق قابل اجراست .
از جمله بيماري هايي كه با ERCP قابل بررسي است ، مي توان موارد زير را نام برد :
تومورهاي پانكراس و پري آمپول
سنگهاي مجاري صفراوي
انگلهاي مجاري صفراوي
تومورهاي مجاري صفراوي و كيسه صفرا
مسدود شدن يا باقي ماندن سنگ در مجاري صفراوي پس از اعمال جراحي
كلانژيت اسكلروزان
بيماري كارولي ( Caroli Disease )
كيستهاي مجاري صفراوي و ...
با اين روش مي توان معده و دئودنوم را نيز علاوه بر مجاري صفراوي و پانكراتيت ، در يك زمان به تصوير درآورد . اما به دليل ديد كناري دستگاه ، روش انتخابي براي رويت معده و دئودنوم محسوب نمي شود .
عوارض
ميزان بروز عوارض 3% و ميزان مرگ و مير 2/0 -1/0 % است . ميزان پيدايش عوارض ، مستقيماً به مهارت و تجربه پزشك و وجود بيماريهاي زمينه اي پانكراس يا سيستم صفراوي بستگي دارد . كلانژيت ( خصوصاً در مواردي كه درناژ صفرا مختل باشد ) شايعترين علت مرگ و دومين عارضه شايع است . باكتريمي در 14/0 % موارد مشاهده مي شود . سطح آميلاز سرم پس از ERCP ، افزايش قابل توجهي دارد . پانكراتيت حاد ، شايعترين عارضه ERCP است . اين عارضه ، متعاقب وارد كردن كانول به داخل مجراي پانكراس و تزريق مقادير زياد ماده حاجب به داخل پانكراس ايجاد مي شود .
مداخلات پرستاري قبل از ERCP
آمادگي قبل از ERCP ، مانند آمادگي قبل از آندوسكوپي مري ، معده و دئودنوم است كه شامل موارد زير است :
1- ناشتا بودن بعد از شام روز قبل و قبل از آزمايشات .
2- پرستار بايد از بيمار در مورد تماس قبلي با اشعه ايكس و هر نوع حساسيت و آلرژي سوال كند .
3- در افراد بالاتر از چهل سال نوار قلب به عمل آورد ؛ در صورت لزوم مشاوره قلب ، به منظور تاييد اقدام به ERCP ، انجام شود .
4- در مواردي كه سابقه ناراحتي ريوي وجود داشته باشد ، انجام ABG ، اسپيرومتري و مشاوره ريه ضروري است .
5- در افراد با ريسك بالا ، مانيتورينگ قلبي ضرورت دارد .
6- بررسي از نظر اختلالات انعقادي ( شمارش پلاكتي PT ( Prothrombin Time ) ، PTT ( Partial Thromboplastin Time ) و در صورت مختل بودن انعقاد به پزشك مربوطه اطلاع داده شود .
7- از دست چپ بيمار خط وريدي باز و مناسب گرفته شود .
نحوه عمل
پس از كانوليشن مجاري توسط پزشك ، پرستاران آموزش ديده آندوسكوپي ، ماده حاج را تزريق مي كنند و تحت فلوروسكوپي ، مجاري بررسي شده ، عكس مناسب راديولوژيك گرفته مي شود . ERCP ، با تجويز داروهاي مسكن و آرامبخش ( ديازپام ( Diazepam ) و پتيدين ( Pethidine ) و داروهاي آنتي كولينرژيك مثل هيوسين انجام مي شود .
( هرگز از بيهوشي عمومي استفاده نمي شود ) .
پس از آن تا 24 ساعت بايد بيمار را تحت نظر داشت . ERCP ، از ده دقيقه تا دو ساعت به طول مي انجامد ( خصوصاً در حضور ديورتيكول يا آنومالي هاي پاپي يا انجام اقدامات وابسته به ERCP ).
مداخلات پرستاري بعد از ERCP
1- بعد از ERCP ، پرستار علايم حياتي بيمار را هر پانزده دقيقه تا يك ساعت بررسي مي نمايد ، سپس هر دو ساعت تا شش ساعت ( پروتكل بعداز بيوپسي كبد )
2- بيمار ، تا زماني كه رفلكس بلع باز گردد ، حداقل دو ساعت در وضعيت NPO باقي مي ماند ( در مورد انجام پروسيجرهاي خطير ، طبق نظر پزشك انجام دهنده پروسيجر ،مدت زمان NPO بودن بيمار تعيين مي شود ) .
3- پرستار ، بيمار را از نظر مشكلات بعد از ERCP ، بررسي مي نمايد . اين عوارض شامل كلانژيت ، سوراخ شدگي ، عفونت و پانكراتيت است . اين مسائل ، بلافاصله بعد از ERCP اتفاق نمي افتند . اگر سوراخ شدگي يا كلانژيت پيش آيد ، بيمار دچار تب ، لرز ، افت فشارخون ، تاكيكاردي و درد شكمي به خصوص در قسمت ربع راست فوقاني شكم مي شود . وجود تب ، لرز و سرفه و درد ممكن است ناشي از عفونت باشد . پانكراتيت معمولاً با دردهاي متوسط شكمي ، طي چند ساعت بعد از ERCP شروع مي شود . سپس درد و حساسيت شكم افزايش مي يابد و ممكن است با حالت تهوع ، استفراغ و كاهش صداهاي روده اي همراه باشد . خوشبخاتنه عارضه پانكراتيت حاد به دنبال ERCP ، اكثراً سير رو به بهبود دارند .
در ERCP ، بايد شرايط استريل را رعايت كرد و ابزار لوله ها و آندوسكوپ را با مواد دترژان شستشو داد و سپس باگلوتارالدئيد فعال شده آن را ضدعفوني نمود .
با عبوردادن و ساكشن الكل از ميان آندوسكوپ ، مي توان از آلودگي با پسودومونا ( Pesudomona ) جلوگيري كرد .
اقدامات وابسته به ERCP
1- پري كات ( Pre Cut ) : در مواردي كه تنگ بودن Orifice آمپول واتر مانع كانوليشن با كاتتر باشد ، توسط ابزار خاصي آمپول واتر ، برش داده مي شود كه با خطر خونريزي زيادي همراه است ( حتي بيش از اسفنكتروتومي ).
2- اسفنكتروتومي ( Sphincterotomy ) : جهت برقراري درناژ بهتر از سيستم صفراوي يا خارج كردن سنگ از مجاري يا گذاشتن استنت درمجاري ، اسفنكترپاپي با اسفنكتروتوم بريده مي شود ( خطر سوراخ شدن بالا است ).
3- خارج كردن سنگ با بسكت يا بالونهاي مخصوص .
4- گذاشتن استنت : در مواردي كه تنگي بدخيم يا نشت صفرا پس از اعمال جراحي صفراي وجود دارد ؛ در صورت مناسب بودن وضعيت مي توان توسط لوله هاي مخصوص كه در مجاري گذاشته مي شود ( Stent ) درناژ را برقرار نمود .
5- ديلاتاسيون : تنگي هاي خوش خيم مجاري صفراوي را مي توان با بالونهاي خاصي متسع نمود .
6- درناژ نازوبيليري ( Nasobiliary Drainge ) : در مواردي كه انجام اسفنكتروتومي كامل و برقراري درناژ جراحي ميسر نباشد و يا تنگي در قسمتهاي پروگزيمال مجراي مشترك صفراوي باشد ، به صورت موقت مي تواند درناژ صفرا را با ست درناژ نازوبيليري برقرار كرد .
عوارض مربوط به اقدامات وابسته به ERCP
1- خونريزي : به صورت ايجاد ملنا يا حتي هماتوشزي ( Hematochesis ) و افت علائم حياتي بروز مي كند . در مواردي كه پري كات شده باشد ، بيشتر بايد مراقب اين عارضه بود .
2- سوراخ شدگي :به صورت درد شكم و ايجاد علائم شكم حاد و تب بروز مي نمايد .
چند نكته در مورد مراقبت پس از اقدامات وابسته به ERCP و عوارض
به دليل هوادهي و تجويزداروهاي آنتي كولينرژيك و سداتيو ، اتساع شكم و درد مبهم و ژنراليزه شكم ، پس از ERCP ، خصوصاً در مواردي كه اقدامات وابسته و طولاني صورت گرفته ، طبيعي محسوب مي شود . اما اگر مداوم، افزاينده و يا همراه ديگر علائم سيستميك باشد ، بايد متوجه عوارض خطرناك بود .
كنترل علائم حياتي مطابق پروتكل بعد از بيوپسي كبد ، در موارد ERCP به همراه اقدامات وابسته به آن ، جهت شناسايي سريعتر خونريزي ، يا سوراخ شدگي ضروري است .
در مواردي كه آمپول واتر مجاور ديورتيكولهاي قسمت دوم دئودنوم باشد ، خطر عوارض بيشتر است .




تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

پرستار وظيفه دارد در كاركردن با بيمار افسرده فرآيند جامعي طرح ريزي نمايد به گونه اي كه وضعيت سلامت جسمي ، رواني ، اجتماعي بيمار را در بگيرد . در مرحله بررسي وشناخت بايد اين موارد بطور مجزا مورد ارزيابي قرار گيرند : الف : بررسي و شناخت وضعيت بيمار شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي شناخت وضعيت بيمار شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي و شناخت وضعيت رواني در يه حيطه شناختي ، هيجاني و رفتاري .
ب ) بررسي خانواده ، جهت پذيرش خانواده براي مداخلات مناسب .
ج) بررسي جامعه كه روابط اجتماعي و فشارهاي ناشي از نقش اجتماعي بررسي مي گردد .
برخي تشخيصهاي پرستاري عبارتند از : توانايي بالقوه براي آسيب رساندن بخود ، عزت نفس پايين ، انزواي اجتماعي ، غم و اندوه ، تغيير تغذيه كمتر از نياز بدن و اختلال الگوي خواب .

مقدمه
پرستار با بيمار افسرده در موقعيتهاي مختلف مراقبت بهداشتي روبرو مي شود . به عنوان نمونه روانپرستار در موسسه هاي روزانه ، در بيمارستانهاي رواني ، مراكز بهداشتي رواني سرپايي و بستري با مددجويان برخورد مي كند . پرستاراني كه در بخشهاي زنان و مامايي كار مي كنند ، با مادراني كه بعد از زايمان دچار افسردگي شده اند و شوهران و زناني كه با واقعه تولد يك فرزند جديد مواجه شده اند ، روبرو مي شوند .پرستاراني كه در بخشهاي داخلي و جراحي و يا در سازمانهاي بهداشتي و يا در مطب پزشكان كار مي كنند ، با بيماراني مواجه مي شوند كه مسئله جسمي آنان ، ناشي از افسردگي و يا افرادي كه افسردگي آنان ناشي از مسائل جسمي است؛ مانند حمله قلبي ، عود بيماري بدخيم ، از دست دادن عملكرد قسمتهايي از بدن ؛ پرستاران بخش اطفال با ناراحتي هاي كودك بيمار و افسردگي مادران و پدران كه ناشي از بيماري فرزندانشان است ، روبرو مي شوند . بالاخره پرستار بهداشت جامعه با خانواده هايي كه تلاش آنها به منظور سازش با بيماريهاي جسمي و يا رواني سر و كار دارند .
بدون توجه به محيطي كه پرستار در آن كار مي كند ، وظيفه پرستار است كه در كاركردن با بيماران افسرده فرآيند جامعي طرح ريزي نمايد بطوريكه وضعيت سلامت جسمي ، رواني ، اجتماعي بيمار را در برگيرد.

بررسي و شناخت
بررسي و شناخت سيستماتيك از افسردگي شامل سه جزء فردي ، خانوادگي و جامعه مي شود . همه اجزاء با هم مرتبط و در عين حال محدوده خاصي دارند كه بايد در مرحله بررسي و شناخت بطور مجزا مورد ارزيابي قرار گيرند :

الف : بررسي و شناخت وضعيت بيمار
اطلاعات اساسي مورد نياز شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي و شناخت وضعيت رواني در سه حيطه شناختي ، هيجاني و رفتاري است .

بررسي وضعيت جسمي بيمار
آيا نياز به خواب افزايش يا كاهش يافته است ؟
ميل بيمار به خواب و استراحت چگونه است ؟
آيا كاهش يا افزايش وزن داشته است ؟
آيا بيمار از يبوست و يا احتباس ادرار شكايت دارد ؟
آيا از احساس خستگي مزمن و كاهش انرژي شكايت دارد ؟
آيا بيمار مي تواند نيازهاي تغذيه اي خود را برطرف سازد ؟
آيا بيمار گزارشي در مورد افزايش يا كاهش تمايلات جنسي دارد ؟
آيا بيمار از نارحتي جسمي شكايت دارد ؟
آيا مبتلا به بيماري جسمي خاصي است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ ، شدت و مدت ابتلا به بيماري مشخص شود ؟
داروهاي مصرفي بيمار چيست ؟

بررسي وضعيت شناختي بيمار
طرز تفكر بيمار انتزاعي يا غيرانتزاعي است ؟
بيمار تا چه حد نتيجه گيري منفي از يك يا چند حادثه مجزا دارد ؟
آيا بيمار تمايل دارد كه با عدم وجود دلايل كافي ، نتيجه گيري خاصي از موقعيتها داشته باشد ؟
آيا صحبت بيمار حاوي عقايد و ايده هاي مبني بر درماندگي ، بيچارگي و بي ارزشي است ؟
آيا بيمار مي گويد كه قصد خودكشي دارد ؟ و يا اشتغال ذهني در مورد افكار خودكشي دارد ؟
آيا بيمار احساس ثابتي از محدوده بدن خويش دارد ؟
هماهنگي بين نظر بيمار از خودش و ((من)) ايده آل چقدر است؟ احساس عزت نفس بيمار تا چه حد منطقي است ؟
آيا هذيان جسمي وجود دارد؟
اثر افسردگي بر عزت نفس بيمار چگونه است ؟ آيا احساس بي ارزش بودن را ابراز مي كند ؟
آيا نشانه هايي مانند احساس پوچي ، بي جان بودن ، بيخود و مرده بودن در بيمار وجود دارد؟
آيا شدت افسردگي به حدودي است كه خود و ديگران را غير واقعي و بيگانه بيند؟
بيمار تا چه حد قادر است كه خود و ديگران را غير واقعي و بيگانه ببيند ؟
آيا بيمار نشان مي دهد كه نتايج حاصل از رفتار خود را بطور منطقي ارزيابي كند؟
آيا افسردگي بيمار شامل ايده و عقايد هذياني است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ ، ماهيت آن ايده چگونه است ؟
بيمار واقعيت را تا چه حد انكار مي كند ؟
درك بيمار از موقعيت خود چيست ؟ آيا نياز به درمان افسردگي توسط وي شناسايي شده است ؟
بيمار از برون فكني به عنوان يك مكانيسم دفاعي تا چه حد بر تمركز ، حافظه و توجه فرد اثر گذاشته است ؟

بررسي وضعيت هيجاني
ميزان خلق افسرده (خفيف ، متوسط، شديد) بيمار چقدر است؟
ميزان حساسيت و تحريك پذيري بيمار در چه حد است ؟
آيا بيمار مي تواند غرايز و عواطف خود را كنترل كند ؟
پرخاشگري بيمار بيشتر نسبت به خودش است يا ديگران ؟
آيا تحت تاثير غرايز جنسي و پرخاشگري است ؟
آيا دلايلي مبني بر اينكه بيمار بيش از حد سعي در كنترل كشش ها و تكانه ها دارد ، وجود دارد ؟
آيا بيمار مي تواند تنهايي ويا با ديگران بودن را تحمل كند؟

بررسي وضعيت رفتاري
آيا فعاليت حركتي بيمار در مقابل محركها زياد است و يا فقدان عدم پاسخ دهي به كليه محركها وجود دارد ؟
واكنش واقعي بيمار نسبت به صدا ، نور و جامعه چگونه است؟
آيا شدت افسردگي در حدي است كه از ديگران كناره گيري كتد
آيا كناره گيري شكل سكوت مطلق را به خود گرفته است ؟
وضعيت بدني بيمار چگونه است ؟ آيا سرش را پايين نگه مي دارد و يا وضعيت جنيني به خود مي گيرد ؟
آيا بيمار دچار بي نظمي حركت يا افزايش حركتي است ؟
عكس العمل هاي كلامي او چگونه است ؟

ب) بررسي خانواده
در برسي و شناخت خانواده زمينه هاي متعددي بعنوان نياز ها ممكن است مشخص شود ، هر يك از اين نيازها نيز بايستي در آينده به طور عميق تر بررسي شود تا خواست و پذيرش خانواده جهت مداخله و مناسب ترين نوع آن نيز تعيين گردد.
بيمار چه احساسي نسبت به اعضاي خانواده خود دارد ؟
بيمار تا چه حد احساس مي كند كه انتظارات ساير اعضاء خانواده را بر آورده مي كند ؟
براي ابراز هيجانهاي منفي در نظام خانوادگي ،تا چه حد ارتباط باز وجود دارد ؟
آيا بيمار افسرده ، احساس حمايت از طريق ساير اعضاي خانواده دارد؟
چه تغييرات يا حوادث مهم خانوادگي ممكن است عوامل در ايجاد افسردگي بيمار محسوب شوند ؟
واكنش افراد خانواده نسبت به احساس گناهي كه توسط فرد افسرده بر انگيخته مي شود ، چگونه است؟
الگوهاي متقابل عملكرد در حد بالا يا پايين تا چه حد مشهود است؟
بيمار چه مسئوليتهايي را در قبال خانواده عهده دار بوده است
آيا بيمار نسبت به اعضاي خانواده احساس گناه مي كند ؟

ج) بررسي جامعه
آيا يك يا چند حادثه مهم در يك سال اخير در زندگي فرد به وقوع پيوسته است؟ در صورت مثبت بودن ، ماهيت حادثه در رابطه آن با شروع علائم افسردگي چيست ؟
آيا بيمار نشان مي دهد كه تحت فشار ناشي از نقش اجتماعي است؟ در صورت مثبت بودن ، ماهيت فشار ناشي از آن نقش چيست ؟
وضعيت استخدامي و يا تعليم و تربيتي بيمار چگونه است ؟
چه شبكه هاي اجتماعي و نظامهاي حمايتي در زندگي فرد وجود دارد ؟
جنس ، سن ، نژاد و منابع مادي فرد چگونه بر منابع سازش وي اثر مي گذارد ؟
مجادله فرد با سبك زندگيش چگونه است ؟
انواع روابط اجتماعي بيمار چگونه صرف مي كند ؟

تشخيصهاي پرستاري
تشخيص پرستاري در واقع معني بخشيدن به اطلاعات حاصل از بررسي و شناخت است و بخش مكمل فرآيند پرستاري است كه پرستار توسط آن واكنشهاي انسان را به مسائل بهداشتي بالفعل و بالقوه تعيين مي كند . در واقع تشخيص پرستاري ، اصلي است براي تجويز درمانهاي مشخصيكه پرستار مسئول آن است تشخيصهاي متعددي در خصوص بيماران افسرده مطرح است كه به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
الف) توانايي بالقوه براي تخطي و آسيب رساندن به خود مربوط به ((خلق افسرده ، احساس بي ارزشي ، احساس درماندگي ، تفسير نادرست از واقعيت .
ب) عزت نفس پايين مربوط به ((احساس طرد شدگي ، شكستهاي متعدد، داشتن ديد منفي از خود))
ج) انزواي اجتماعي مربوط به ((خلق افسرده ، اختلال شناختي ، احساس حقارت ))
د) غم و اندوه مربوط به فقدان واقعي يا تصور هر چيزي كه براي فرد ارزش دارد ، سوگواري بيش از حد احساس گناه ))
ه) تغيير تغذيه كمتر از نياز بدن مربوط به (( از دست دادن اشتها ، كاهش انرژي تحريك بدني ، ايده خود تخريبي ))
و) اختلال الگوي خواب مربوط به : (( اضطراب ، توهمات ، تفكر هذياني ، تغييرات بيوشيميايي))

برآيند هاي مورد نظر (اهداف )
آنچه كه براي بيمار انتظار اجراي آن را از شما دارد و مدت زمان انجام مراقبت ، متغيرهايي هستند كه در تعيين اهداف بكار مي روند . تعيين اهداف براي بيماران افسرده به دلايلي چند مشكل است ، اولاً آنان غالباً احساس مي كنند كه نمي توانند محيط خود را كنترل كنند ، آنها برداشت منفي از خود دارند و فكرمي كنند كه توانايي و مهارت لازم را ندارند و بالاخره بيماران مبتلا به افسردگي شديد آنقدر دچار كندي رواني ، حركتي مي شوند كه صحبت كردن ، شركت كردن در تنظيم اهداف بر ايشان بسيار مشكل است . در نتيجه ضروري است كه پرستاران اهداف منطقي براي بيماران افسرده در نظر بگيرند ، در غير اينصورت عدم موفقيت براي بيمار سبب نوميدي بيشتر ، احساس شكست و تقويت عزت نفس پايين بيمار مي شود .
در خصوص تشخيصهاي پرستاري فوق الذكر مي توان اهداف ذيل را تنظيم نمود :
الف) بيمار در طول مدت بستري به خود آسيبي نرساند .
ب) بيماراحساس ارزشمندي و شايستگي كند و جنبه هاي مثبت خود و موفقيتهاي گذشته و آينده را بيان كند .
ج) بيمار داوطلبانه وقت خود را با ساير بيماران و پرسنل و آشنايان در فعاليتهاي گروهي صرف كند .
د) بيمار موقيعت خود را در هر يك از مراحل غم و اندوه شناسايي كند و رفتار طبيعي در مراحل غم و اندوه شناسايي كند و رفتارطبيعي در مراحل غم و اندوه را بيان كند.
ه) بيمار علائم و نشانه اي از سوء تغذيه نداشته باشد.
و) بيمار ظرف 20 دقيقه به خواب برود و هر شب 6 الي 8 ساعت خواب غير منقطع داشته باشد.




تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

مقدمه
بر طبق آخرين اطلاعات موجود انجمن تشخيصهاي پرستاري 129 تشخيص را براي پرستاران مورد تاييد قرار داده است . در بعضي از مراكز بهداشتي درماني در كشورهاي توسعه يافته براي هر يك از تشخيصهاي موفق تعرفه خاص قائل شده و هزينه درمان و پرستاري براساس آن محاسبه مي شود . به عبارت ديگر تخت روز بستري جزء معيار هزينه درمان مطرح نييست و تشخيصهاي پزشكي و پرستاري استاندارد شده شاخص اصلي شدت بيماري و صعوبت كار است .
شناخت واكنشهاي مددجويان نسبت به بيماريها و ساير مشكلات كه همان تشخيصهاي پرستاري است و تلاش براي تعديل كردن آنها تخصص و وظيفه اصلي پرستاران است . با اين حال بسياري از مديران پرستاري كمتر به آن توجه مي كنند و دنباله رو روشهاي سنتي ارايه مراقبت هستند .ترجمه و جمع آوري همه مراقبتهاي پرستاري كه تحت عنوان تشخيصهاي استاندارد شده آورده مي شود مي تواند گام موثري براي ارتقاء سيستمهاي مراقبتي كنوني باشد . بايد در نظر داشت اقدامات پرستاري نه تنها كاربردي ، قابل اجراء و رفتاري ذكر شود ، بلكه از نظر مديريتي كار را با استفاده از آن كنترل كرد . در اين نوشتار سعي شده به شكل ذكر شده عمل شود . اميد است مورد استفاده همكاران قرار گرفته وبراي بهبود طرح پيشنهاد ارايه فرمايند .
تشخيص پرستاري : يبوست ( Constipation )
عوامل مربوطه :
دريافت مايعات و موادغذايي كمتر از نياز بدن ، كاهش حركات جسمي ، بي حركتي ، عادات شخصي ، نبودن خلوت مناسب ، اختلالات عاطفي ، استرسها و تغيير در روال عادي زندگي ، استفاده طولاني از داروها و اغماء مشكلات متابوليكي ( هيپوتيروئيديسم ( Hypothyroidism ) . هيپوكالمي ( Hypokalemia ) ، هيپوكلسمي
( Hypocalcemia ) ، اختلالات عصبي ، اسكلتي عضلاني ، حاملگي ، درد در هنگام اجابت مزاج ، انجام رويه هاي تشخيصي ، ضعف عضلات ، ماهيچه اي ديواره شكم و توده هاي انسدادي در آن . ( 1و 2 )
معيارهاي ارزشيابي
( مواردي كه در گزارش پرستاري به آن توجه مي شود ). ( 1و 2 )
تهوع و استفراغ ، فعاليت ، كاهش صداهاي روده ( احتباس شكم ) .
نفخ ، سردرد ، برجستگي هاي قابل لمس ( احساس توده ) تعداد دفع ، مشخصات مدفوع . ميزان دريافت مايعات ، اشتها ، احساس پري يا فشار در روده و شكم ، درد كمر و شكم .
اقدامات پرستاري
1- بررسي الگوي طبيعي دفع
2- بررسي مدفوع از نظر رنگ ، قوام ، ميزان و دفعات اجابت مزاج .
3- بررسي رژيم غذايي دريافتي ، تشويق به افزايش مواد غذايي فيبردار ، ( نان و غلات ، انواع سبزي ، انواع ميوه هاي پوست دار و هسته دار ، خشكبار مغزدار ).
4- بررسي ميزان داروهاي مصرفي و يا عوارض جانبي آنها ] ناركوتيكها ( Narcotics ) ، آنتي اسيدها ، آهن و مواد حاجب ( باريم ) و استروئيدها [
5- بررسي عوامل فعاليت روده ها و بوجود آورنده مشكلات فعلي .
6- بررسي درد در هنگام اجابت مزاج ( رويت پرينه از نظر هموروئيد ( Hemorrhoids ) ، شقاق ( Fissure ) ، تيرگي رنگ پوست و يا هر بافته غير طبيعي ديگر ) .
7- بررسي تاريخچه اقدامات پزشكي ( جراحي ، اختلالات آندوكرين يا متابوليك ، حاملگي ، جراحيهايي كه از قبل انجام شده و مگاكولون ) .
8- بررسي فعاليت ( تشويق به افزايش فعاليت و تمرينات درحد توانايي بيمار ).
9- بررسي تنشهاي وارده ( ارتباط كاركنان با يكديگر ، عوامل شغلي ، مشكلات مالي ، كمبود وقت ، فراهم نبودن خلوت ، مسايل شخصي )
10- لمس شكم از نظر نفخ و وجود توده هاي شكمي .
11- سمع صداهاي روده
12- كنترل مايعات دريافتي ( مايعات گرم و محلول مثل آب گرم ، چاي ، قهوه و آب ميوه ) .
13- فراهم نمودن خلوت بيمار و زمان بندي براي انجام دفع .
14- استفاده از ژل نرم كننده ، پماد بيحس كننده براي آنوس در صورت نياز .
15- ملين
16- شياف
17- انما
18- تحريك با انگشت و خارج كردن مدفوع خشك .
19- آماده كردن وان يا لگن آب گرم براي تسكين ناحيه ركتال و آرامش بيمار پس از هر بار اجابت مزاج .
20- آموزش ( توضيح تدابيري كه نتيجه بخش بوده و تشويق به ادامه آن ، بالا بردن اطلاعات بيمار در خصوص چگونگي استفاده از ملين و نحوه استفاده آن ).




تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

خلاصه
در اين نوشتار پس از اشاره اي كوتاه به آناتومي پوست و جايگاه مراقبت پرستاري از زخم ، به انواع طبقه بندي زخم پرداخته شده است. سيستمهاي مختلف در طبقه بندي زخمها به پرستار كمك مي كند تا در انواع زخم تدابير خاص آن را انتخاب و اجراء كند . طبقه بندي زخمها با توجه به علت پيدايش زخم ، پاكيزگي ، عمق زخم ، رنگ زخم و مكانيزم صدمه توضيح داده شده است .

مقدمه
گسيختگي اتصال سلولهاي پوست را زخم گويند . مبحث زخم يكي از مهمترين مباحث علوم پزشكي است ؛ بطوري كه كمتر پرستاري پيدا مي شود كه روزانه با زخم سروكار نداشته باشد . به همين دليل پرستار بايد اطلاعات كافي را در مورد انواع زخمها ، بررسي و مراقبت زخم داشته باشد .
پوست سد بين اعضاي داخلي بدن با خارج و ساختماني ضروري براي زندگي انسان است و از سه لايه تشكيل شده : 1- اپي درم 2- درم 3- بافت زير جلدي

اپيدرم : در تماس با محيط خارج از بدن بوده و شامل سلولهاي اپي تليال است و در فرآيند زخم ، اين سلولها تكثير مي شوند و جاي زخم را پر مي كنند .

درم : در زير اپي درم و لايه عميق تر پوست است . لايه پهني از بافت پيوندي كه شامل اعصاب و عروق و غدد است.

بافت زير جلدي :حاوي آميخته اي از چربي و بافت پيوندي است اين لايه به عضلات و استخوانهاي زير خود متصل مي شود .
رنگ پوست بوسيله رنگ دانه هايي بنام ملانين تغيير مي كند .

جايگاه مراقبت پرستاري از زخم
مراقبتهاي پرستاري از زخم فقط جنبه اي از مراقبتهاي پرستاري از بيمار مبتلا به زخم است . استفاده از فرآيند پرستاري طرح منحصر به فرد مراقبتي براي بررسي مراقبت ، جلوگيري از عوارض ، اجراء و ارزشيابي از زخم خواهد بود . همچنين فرآيند پرستاري حمايتهاي جسمي و رواني لازم را براي التيام سازگاري و مراقبت از خود فراهم مي كند . پرستار بايد اثرات ناشي از زخم را هميشه در نظر داشته باشد . اين تاثيرات عبارتند از : از بين رفتن تمام يا قسمتي از كار عضو ، پاسخ سمپاتيكي به استرس ، خونريزي ، آلودگي و مرگ سلولي .
رعايت دقيق شرايط استريل مهمترني عامل در به حداقل رساندن اين اثرات و مراقبت موفقيت آميز از زخم است .

طبقه بندي زخمها
سيستمهاي مختلفي در طبقه بندي زخمها استفاده مي شود . اين سيستمها به پرستار كمك مي كند تا در انواع زخم تدابير خاص آن را انتخاب و اجرا كند .

تقسيم بندي از نظر علل پيدايش
الف ) زخمهاي عمدي ( Intentional Wounds ) :زخمهاي عمدي ناشي از اقدام تهاجمي است كه براي درمان و معالجه بكار برده شده و تحت شرايط استريل انجام مي شود مانند : كشيدن مايع مغزي نخاعي .
ب ) زخمهاي غير عمدي ( Un Intentional Wounds ) زخمهايي هستند پيش بيني نشده و اغلب در نتيجه يك تروما يا يك تصادف بوجود مي آيند . اين زخمها در شرايط غير استريل و همراه با خطر عفونت بوجود مي آيند مانند : سوختگي و زخم ناشي از گلوله تفنگ .

تقسيم بندي زخمها از نظر پاكيزگي ( Cleanliness of Wound )
اين سيستم طيبقه بندي زخمها را بر طبق آلودگي آنها بوسيله باكتري و خطر عفونتشان تقسيم بندي مي كنند .
الف ) زخمهاي تميز (Clean Wounds ) : زخمهاي غيرعفوني جراحي هستند كه التهابي در آنها وجود ندارد و به مجاري تنفسي ، گوارشي ، تناسلي يا مجاري غيرعفوني ادراري باز نشده است . زخمهاي تميز را بصورت اوليه مي بندند و در صورت لزوم توسط درناژ تخليه مي شود . احتمال عفونت زخم تميز بين يك تا 5 درصد است . مانند جراحيهاي ترميمي ، تعويض دريچه ميترال ، بيوپسي سينه در زنان .


ب ) زخمهاي تميز آلوده ( Clean –Contaminated Wouds ) : جزء زخمهاي جراحي است كه تحت شرايط كنترل شده به مجاري تنفسي ، گوارشي ، تناسلي يا مجاري غيرعفوني ادراري سرباز كرده ولي آلودگي غيرعادي در آنها وجود ندارد . امكان عفونت زخم تميز آلوده بين سه تا يازده درصد است مانند : برداشتن رحم ، برداشتن كل پروستات ، برداشتن برونش .


ج ) زخم آلوده ( Contaminated Wounds ) : شامل زخمهاي جراحي و باز و تازه و اعمال جراحي همراه با بروز اختلالات عمده در تكنيك استريل يا خروج مقدار قابل توجهي از محتويات روده هاست . برش در محلولهاي مبتلا به التهاب حاد و بدون عفونت نيز مشمول طبقه بندي آلوده مي شود احتمال عفونت زخم يك تا هفده درصد است ؛ مانند برداشتن آپانديس سوراخ شده ، لاپاراتومي ( Laparatomy ) براي روده سوراخ شده .


د ) زخمهاي عفوني يا كثيف ( Dirty and Infect wounds ) : زخمهايي هستند كه بعد از عمل توسط ارگانيسم هايي هستند كه بعد از عمل توسط ارگانيسم هايي كه قبل از عمل در ميدان جراحي وجود داشته اند ، ايجاد مي شود . زخمهاي تروماتيك كه بافتهاي مرده در داخل آن باقي مانده اند و زخمهايي كه در محلهاي مبتلا به عفونت باليني يا همراه با پارگي احشاء ايجاد شده اند ، جزء زخمهاي كثيف يا عفوني هستند . احتمال عفوني شدن زخم بيش از 27 درصد است مانند انسزيون و درناژ دمل يا آبسه چركي .

تقسيم بندي از نظر عمق زخم
اين تقسيم بندي بر پايه عمق زخم و شمردن لايه هاي آسيب ديده است .
الف)زخم هاي سطحي : كه سطح اپيدرم را درگير مي كند ، شامل نواحي خارجي پوست مي شود .
ب ) زخمهايي با ضخامت نسبي ( Partial Thichness wounds) : كه اپيدرم و قسمتي از درم را درگير مي كند كه شامل نواحي و لايه هاي زيرين اپيدرم نيز مي شود .
ج ) زخمهايي با ضخامت كامل ( Full –Thickness Wounds ) : تمامي اپيدرم و تمام درم را درگير مي كند و تا عضله نيز پيشرفت مي كند و استخوان را نيز گرفتار مي كند .

تقسيم بندي زخم براساس رنگ ( The R.Y.B Wound Classification System )
در سال 1987 تيم تقسيم بندي براساس رنگ به ضميمه تقسيم بنديهاي گذشته براي كمك به پرستاران جراحي و تعيين انتخاب درمان زخمهايي كه روند بهبود را طي مي كنند ، ايجاد شد .
بوسيله مداخلات اوليه و ثانويه اين تقسيم بندي زخمها را به زخمهاي قرمز ، زرد ، سياه ( Red,Yellow.Black (R.Y.B) ) و مخلوطي از اينها تقسيم مي كند .
الف ) زخمهاي قرمز : رنگ طبيعي بافت گرانولوئي و فاز ازدياد سلول ( بهبود زخم ) است ؛ اين زخمها نياز به مراقبت و تميز كردن و مرطوب كردن دارند .


ب ) زخمهاي زرد : حالت فيبريني هستند ، چركها و توكسينها حاصل از باكتريها ترشح مي شود . اين زخمها نياز به تميز شدن از ترشحات چركي دارند .


ج ) زخمهاي سياه : شامل بافت مرده اسكار است . اسكار ممكن است سياه ، خاكستري يا قهوه اي باشد در اين زخمها نياز به دبريد كردن بافت نكروتيك است .
معمولاً اغلب رنگ زخمها مخلوط است . قانون درمان اين است كه ابتدا رنگ برداشته شود . براي مثال زخم با رنگ مخلوط قرمز و سياه ابتدا بايد دبريده شده و زخم قرمز تحت پانسمان مرطوب قرار گيرد .




تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

زیان های داروهای آرام بخش

اینک برای اثبات خطرها و زیان های غیر قابل جبران این داروها، خلاصه ای از مقاله مندرج در مجله ((سلامت فکر))، به مدیریت استاد دکتر ابراهیم چهرازی، سال 12، شماره 8 را نقل می کنیم:داروهای آرام بخش در سال 1950، به صورت قرص های معجزه آسا به بازار عرضه شد

و به عنوان بهترین و خارق العاده ترین ابزار برای معالجه بیماران دماغی، به دست پزشکان روحی افتاد. همان طور که دکتر ((ژان فرانسو مابیلو)) رئیس کمیسیون ملی بخش بی هوشی ایالات متحده، می گوید: خیلی زود میلیون ها فرانسوی که حریصانه در صدد تمدد اعصاب و آرامش روح بودند در جست و جوی به دست آوردن انواع مختلف این قرص ها برآمدند. در حدود پنجاه نوع داروی آرام بخش با مارک های مختلف و متنوع تجارتی از طرف آزمایشگاه ها به وسیله داروسازی ها به بازار عرضه شد. آگهی در مجلات مخصوص و انتشار آن از طرف پزشکان این قرص ها را بدون ضرر معرفی کرد و این طور وانمود شد که هیچ نوع اعتیادی به همراه نخواهد داشت و در معالجات در دوره های مداوم، قابل تحمل هستند، ولی از سال 1957 تا 1961 در ایالات متحده آمریکا، صدها گزارش بالینی نتایج زیان بخش این قرصها را در بیماران بی شمار یادآور شده اند. آنان به بیمارهایی؛ از قبیل بیمارهای پوستی، گوارشی، ناراحتی های خیالی، خواب آلودگی و حتی خرفتی و منگی که از استعمال این قرص ها به بار می آید، مبتلا شده اند. اولین گزارش مهم روزنامه ((جامعه پزشکی)) آمریکا در فوریه 1957 با عنوان خطرات قرص ها خواب آور و مخدر جامعه پریشانی ها انتشار یافت، روان پزشکان دانشگاه ارگون 8200 نفر بیمارانی را که وضع جسمی آن ها خوب و استعداد دماغیشان در حد میانگین بود و در عین حال، از پریشان حالی شکایت داشتند مورد مطالعه قرار دادند. از 7500 نفر بیماری که با این قرص ها معالجه شده بودند 374 نفر مبتلا به ناراحتی شدیدی که عکس العمل حساسیت های کبدی بود، مبتلا شده بودند و 1700 نفر دیگر آنها رفتار و اخلاقشان، به کلی تغییر یافته و حالت زشت و بدی به خود گرفته و 827 نفر دیگر کاملاً تغییر شخصیت داده و سخت و خشن شده بودند. در سال 1961، پرفسور میشل گولتیه و اتین فورنیه که مدیریت مؤسسه ضد سموم ((فرناندویدال)) را به عهده داشتند، در مجله ((پراتیسین)) این طور نوشتند: ((این قرص ها اغلب اوقات، نتایج ثانوی نامطبوعی به دنبال دارند؛ از قبیل اختلالات عصبی، ناراحتی ها حساسیتی، حالات عصبانی، لرزش، بی نظمی های شریانی، تهوع، سرگیجه و کمبود تمایلات جنسی)). در 1964 پروفسور فورنیه مجدداً در مجله ((گازت مدیکال دو فرانس)) این طور می نویسد: ((تجویز آزادانه و بدون قید و شرط قرص های مخدر و مسکن به وسیله مردم عواقب بسیار وحشتناکی به دنبال دارد، از جمله خواص آن ها ایجاد عادت است)).

 

ژان بار، استاد دانشگاه بروکسل، می گوید بیمارانی که به خوردن قرص های مزبور عادت کرده اند به هیچ وجه نمی توانند از خوردن آن ها صرف نظر کنند و اگر به ترک آن ها بپردازند، عوارض ناراحت کننده ای در آن ها پیدا می شود که غالباً شدید و خطرناک می باشد. چنان که دکتر سیریل کوپرنیک، روان پزشک عالی قدر در بیمارستان سالپتریه پاریس، بعد از یک سری آزمایش به این نتیجه رسید که قطع قرص ها مزبور منجر به تشنجات شدید کشنده خواهد شد. گاهی نیز عوارض دیگری از قطع داروهای آرام بخش پیدا می شود؛ از جمله در بیمارستان فرناندیدال روزی به بیماری برخوردند که حالت افراد مست را داشت و قادر به حرکت نبود تنها علتی را که توانستند برای این ناراحتی پیدا کنند قطع همان قرص های مسکن روانی بود.

پروفسور روبرت مونود، عضو آکادمی پزشکی، می گوید: ((اجتماع الکل و این قرص ها موجب مسمومیت شدید و بروز اختلالات و ناراحتی های سخت می گردد)).

چند سال قبل یکی از رانندگان که اتومبیل خود را به آهستگی در جاده هدایت می کرد ناگهان از مسیر خود به طرف چپ پیاده رو خارج شد و به سختی با اتومبیل دیگری، که از طرف مقابل می آمد، تصادف کرد. این حادثه منجر به مرگ یک نفر و مجروح شدن 4 نفر دیگر شد و هنگامی که از راننده آزمایش خون به عمل آمد، معلوم شد که نه تنها الکل مصرف کرده بلکه قرص های آرام بخش هم خورده است، ترکیب این دو عامل موجب بروز حادثه دلخراش گردیده بود.

مصرف قرص های آرام بخش، حتی بدون الکل نیز، نیروی هوش را مختل و قدرت قضاوت و اتخاذ تصمیم را تحت الشعاع قرار می دهد، به طوری که راننده نخواهد توانست اعمال خود را کنترل کند، دکتر ژان دالایون می گوید یکی از بیماران به علت خوردن قرص ها با وجود مهارت در رانندگی در عرض 48 ساعت دو تصادف از وی سر زد. علی رغم این اطلاعات و تذکرات، افراد در مصرف قرص های آرام بخش افراط می کنند، بیماران درخواست و پزشکان تجویز می کنند و مردم به خوردن آن ها ادامه می دهند، به طوری که مصرف آن ها در ادامه روزافزون شده است. کودکان و پیران در مقابل این قرص ها حساسیت خاص دارند. دکتر ژاک نهلی متخصص بزرگ بیماری های اعصاب و رئیس بخش بیمارستان ارگانتوی روزی در اتاق خود به زن جوانی برخورد می کند که روزانه پزشک معالج او به خاطر معالجه بیماری پوستی 3 میلی گرم از این داروهای تسکین دهنده به او تجویز کرده بود، طولی نمی کشد که بیمار گرفتار ناراحتی های بسیار شدید می شود. مصرف این قرص ها در زنان باردار نیز عوارضی به وجود می آورد.

دکتر کوپرنیک توصیه می کند که زنان باردار باید از خوردن این نوع قرص ها مطلقاً پرهیز کنند، مخصوصاً در سه ماهه اول حاملگی که ممکن است ناراحتی ها و عواقب خطرناک به بار آورد.

این بود خلاصه ای از مقاله مندرج در مجله ((سلامت فکر)) که چکیده تحقیقات چند تن از معروف ترین روان پزشکان اروپا را نشان می دهد. ده ها نظیر چنین مقاله ای در سایر مطبوعات علمی و غیر علمی، به قلم روان پزشکان دیگر نیز درج گردیده که هر کدام، به همین ترتیب، خطرات شدید داروهای آرام بخش را شرح داده اند.

اکنون این سؤال پیش می آید که چرا این داروها با وجود زیان های مسلم و غیر قابل انکار، با چنین وضع سرسام آوری در سراسر دنیا رواج دارند؟ در جواب، یک جمله از مقاله ای را که در بالا از مجله ((سلامت فکر)) نقل کردیم، مجدداً تکرار می کنیم:

علی رغم این اطلاعات و تذکرات، افراد در مصرف قرص های آرامی بخش افراط می کنند، بیماران درخواست و پزشکان تجویز می کنند و مردم به خوردن آن ها ادامه می دهند، به طوری که مصرف آن ها روز افزون شده است.

چنان که در این جمله می بینیم، مقصر اصلی در رواج روزافزون این قرص ها پزشکان هستند که یا شخصاً در نسخه های خود به حد افراط آن ها را تجویز می کنند یا به توصیه و تأکید بیماران در نسخه می نویسند و اگر سؤال شود که مگر پزشکان از ضرر این داروها بی اطلاع اند که چنین بی مهابا به تجویز آن ها       می پردازند؟ با نهایت تأسف باید در جواب بگوییم که اکثر پزشکان از خطرهای این داروها هیچ گونه اطلاعی ندارند، زیرا از یک سو، گرفتاری های شبانه روزی زندگی به آن ها فرصت هیچ گونه مطالعه مجلات علمی و غیر علمی را نمی دهد و از سوی دیگر، تبلیغات بسیار فریبنده مؤسسات سازنده این داروها، که جز ذکر منافع دارو چیزی در آن ها نیست، به قدری قوی، دایمی و همه جانبه است که ذهن طبیب را به کلی از زیان ها و خطرهای جبران ناپذیر آن ها غافل می سازد. وانگهی، وقتی که یک پروفسور روان پزشک در یک سمپوزیوم بزرگ بین المللی که به نام ((سمپوزیوم اضطراب)) منعقد شده است، درباره داروهای آرام بخش داد سخن می دهد ولی کوچک ترین ضرری از آن ها به میان نمی آورد، دیگر چه توقع از پزشکان عمومی می توان داشت؟

اگر کسی بگوید که چرا در کشورهای جهان دولت ها به فکر جلوگیری از ساخت و فروش این داروهای زیان بخش نیستند، جواب می دهیم: اولاً دولت ها فقط هنگامی از فروش یک دارو ممانعت به عمل می آورند که یا تعداد زیادی از مصرف کنندگان را جا به جا بکشد یا مثلاً مانند قرص های تولیدومید، نوزادان ناقص الخلقه به دنیا آورد و باعث سر و صدای زیاد و شکایت تعداد کثیری از خانواده های مصرف کنندگان و انعکاس شدید خبر آن در مطبوعات جهان شود.

برای تأیید این مطلب، گفتنی است که در عصر آخرین روزی که سمپوزیوم اضطراب تشکیل شد، شرکت کنندگان سمپوزیوم پرسش هایی مطرح کردند و مأمور شدند که به سؤالات پاسخ دهند. یکی از سؤال ها این بود که با وجود اهمیت فوق العاده زیاد بیماری های روانی که روز به روز، بر تعداد آنها در کلیه جوامع بشری افزود می شود، چرا دولت ها و رجال سیاسی به فکر چاره برای جلوگیری از ازدیاد روزافزون آن نیستند؟ پروفسور لئون اظهار داشت چون این بیماری ها کشنده نیست و سر و صدا به راه نمی اندازد لذا آن طور که باید و شاید مورد توجه مسئولان پرورش و بهداشت قرار نمی گیرد. ثانیاً، به فرض اینکه دولت ها با حسن نیت کامل بخواهند از ساخت و فروش این داروها جلوگیری کنند، ابداً از عهده این کار بر نخواهند آمد زیرا صاحبان صنایع عظیم داروسازی مدرن، در همه جای جهان و مخصوصاً در کشورهایی که این صنایع به صورت کارتل ها و تراست های بزرگ اداره می شود، قدرت و نفوذ عجیبی در همه دستگاه دارند و هیچ نیرویی نمی تواند با آن ها مقابله کند، چنان که چندی قبل برای توجه جهانیان به زیان های فاحش همین داروهای آرام بخش، کنفرانس بزرگی در ژنو تشکیل شد و نتیجه بحث و تبادل نظر کارشناسان این شد که نه تنها مقامات مسئول بهداشتی کشورها بلکه حتی سازمان ملل متحد نیز قادر به جلوگیری از اعمال ناروای این کارتل ها نیست و ما خبری را که در مطبوعات علمی و غیر علمی جهان در این باره انتشار یافته و ترجمه آن در روزنامه اطلاعات، مورخ 5 آذر ماه 1343 درج شده است، نقل می کنیم:

در کنفرانس جهانی درباره مواد مخدر اعلام شد:

داروهای آرام بخش مانند مخدر بشر را تهدید می کند. تعداد معتادین به داروهای آرام بخش چندین ده میلیون نفر است، در حالی که تعداد معتادین تریاک، هروئین و مرفین در سراسر جهان به چند میلیون نفر می رسد و خطر اعتیاد به داروهای آرام بخش کمتر از اعتیاد به مواد مخدر نیست. تراست های بزرگ داروسازی آمریکا و انگلستان روز به روز به وسعت کارخانه های خود می افزایند و روزی نیست که با جار و جنجال تبلیغاتی عظیم خود داروی جدیدی به عنوان ((آرام کننده اعصاب و تسکین دهنده اضطراب ها)) به مردم جهان تحویل ندهند، بیشتر این داروهای آرام بخش اثر سمی دارند و بعد از مدت کوتاهی ایجاد اعتیاد می کنند.

گسترش این داروها، به طور کاملاً جدی، سلامتی افراد بشر را تهدید می کند و متأسفانه ((ارگان های سازمان ملل متحد)) آن قدر قدرت ندارند که جلوی این خطر را بگیرند. کارخانه های داروسازی برای ساختن و عرضه کردن این قبیل داروها مبالغ گزافی خرج می کنند و از صرف پول در راه کسب اجازه فروش آن ها دریغ ندارند.

آیا مطلب از این آشکارتر هم می شود که می گوید: ((از صرف پول در راه کسب اجازه فروش آن ها دریغ ندارند)). اگر این مطلب را یک فرد عامی و عادی می گفت و یا در یک محفل خصوصی پزشکی از آن بحث به میان می آمد آن قدرها اهمیت نداشت ولی این بحث در یک کنفرانس بزرگ بین المللی در ژنو به میان آمد که هدف آن هشدار دادن به جهانیان برای جلوگیری از مصرف روزافزون داروهای آرام بخش بود، لذا اطلاعات کاملاً مستند است و نمی توان از آن بدون اعتنا گذشت.

اکنون برای اینکه بدانید چگونه قرص های آرام بخش، نه تنها میان عامه مردم به طور گسترده رواج دارد بلکه به وسیله اکثر پزشکان و حتی روان پزشکان به طور بی حساب و بی پروا، مانند نقل و نبات برای بیماران تجویز می شود، به پاره ای از سخنان روان پزشکان شرکت کننده در سمپوزیوم اضطراب ملبورن توجه فرمایید.

دکتر جیمس از زلاندنو می گوید:

به عقیده من روان پزشکان افراطاً نگران از دلهره، و مضطرب از بیم اضطراب هستند و خود به بیماری اضطراب از اضطراب دچار می باشند!

وی اضافه می کند:

باید توجه داشت که مقدار داروی مصرفی در یک بخش روانی تناسب مستقیم با اضطراب خود روان پزشک دارد.

پروفسور دویس می گوید:

امروزه اغلب روش های درمانی را داروهای آرام بخش تشکیل می دهد، به ویژه در مطب های روان پزشکی شخصی، ولی نباید روان درمانی و سلوک درمانی را نیز فراموش کرد که به نوبه خود مهم بوده و امروزه اغماض از آن دیگر مجاز نیست. شیمی درمانی در روان پزشکی جای خود را باز کرده و به آسانی و حتی به افراط به کار می رود.

ماک کوناگی، روان پزشک از استرالیا می گوید:

جست و جوی روش های جدید سلوک درمانی خود حکایت از این دارد که تاکنون روش های سلوک درمانی ناامید کننده بوده است، با وجود این، باید اذعان کرد که این ناامیدی، ناامید کننده تر از سایر روش های درمانی در روان پزشکی نمی باشد.

گراهام، روان پزشک از ویکتوریا (استرالیا)، نیز از روش های روان درمانی معاصر راضی نیست و انتقاداتی بر آن می کند.

از همه مهمتر سخنان مولیکوت است که می گوید:

در درمان اضطراب، ارزش درمان پزشکی مشکوک و یا اقلاً جزیی است حالات پر اضطراب مرضی که به وضوح معین شده باشند و واکنش های دفاعی که بعد از آن به ظهور می رسد، بی شک موردی است برای تجویز یک داروی روانگرا؛ در عوض، دلهره وجودی؛ یعنی دلهره ای که خلاق است، اصلاً از درمان پزشکی طرفی نمی بندد. انسان موش بزرگ آزمایشگاه نیست و عقل، به هر صورت، عبارت از مسئولیتی برابر مفاهیم ارزش ها است. اگر انسان نیاموزد که بر این دلهره هایش فائق شود، خیلی کم، شانس پیشرفت خواهد داشت.

چنان که به وضوح می بینیم روان پزشکان برای درمان دلهره و اضطراب نه از داروهای آرام بخش راضی هستند و نه به روان درمانی و سلوک درمانی، خوش بین. آنان غالباً از این روش ها انتقاد می کنند و مخصوصاً به افراط کردن در تجویز قرص های آرام بخش در مطب ها اعتراف دارند.

بالاخره عقیده پروفسور شمید را که در سمپوزیوم اضطراب بیان کرده است به نقل از مجله ((روان پزشکی))، شماره آذر و دی 1348، صفحه 46 می آوریم:

عقیده عمومی بر این است که در هفتاد سال اخیر، حالات اضطرابی افزایش یافته و هنوز هم سیر صعودی می پیماید.

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

داروهای ضد افسردگی

از آن قلمبه گویی ها که بگذریم با کمال تأسف باید بگوییم که آقای پرفسور پلتزشه، در سخنرانی خود، داروهای نورولپتیک را به عنوان ضد افسردگی معرفی کرده است و حال آنکه این داروها را کلیه روان پزشکان جهان، امروزه برای درمان افسردگی ها تجویز نمی کنند؛ زیرا طبق نوشته پروفسور عبدالحسین میرسپاسی، در صفحه 804 کتاب روان پزشکی:بعد از پیدایش نورولپتیک ها، روان پزشکان در صدد برآمدند که از این داروها در درمان افسردگی ها استفاده نمایند ولی نتیجه این آزمایش، رضایت بخش نبود زیرا علاوه بر اینکه نورولپتیک ها در حالات افسردگی مفید واقع نمی شدند، خود این داروها ایجاد حالات افسردگی می کنند.

آن گاه می بینیم آقای پروفسور پتلزشه که گویا به کلی از معنی غافل بوده است در سخنرانی خود نورولپتیک ها را دارای اثر ضد افسردگی معرفی کرده و باز قلمبه بازی تازه ای چنین گفته است:

اثر ضد افسردگی نورولپتیک ها به علت انترفرانس این مواد با سیستم آدرنرژیک است نه سیستم کلینرژیک و نیز قطع سیستم های کلینرژیک موجب اثر مشابهات ایمی پرامین است.

و سپس سخنران محترم در تعقیب بیانات خود، مانند استادی که در سر کلاس درس، مطالب علمی را به دانشجویان تدریس و تفهیم کند، به شرح خواص داروهای نورولپتیک؛ از قبیل لیبریوم، والیوم و ... (که آن ها را آرام بخش هم می گویند) می پردازد و در این باره چنین می گوید:

آرام بخش ها موجب افزایش ((کاتکولامین)) دروزن زای مغز و متابولیت های آن نمی شود، اثر بالینی آرام بخش ها بیشتر مربوط به دو چیز است:

1.      تغییری که در اثر جریان عصبی موجب آزادی کاتکولامین ها می شود.

2.      حساسیت کمتر عناصر پذیرنده.

چون تا اندازه ای افزایش اسید پنج هیدروکسی اندول استیک مغز در کار است ممکن است پنج هیدروکسی تریپ تامبر (سرتونین) دست اندرکار تغییرات باشد.

و توأم با این بیانات، نمودار تأثیر این داروها را نیز رسم می کند.

آقای پروفسور پتلزشه در تمام بیانات خود حتی یک کلمه از ضررهای داروهای آرام بخش، سخنی به میان نیاورد در حالی که تقریباً در کلیه مطبوعات پزشکی جهان، زیان مصرف این داروها گوشزد شده است و حتی در این باره بارها و بارها اعلام خطر کرده اند. این را به چه چیز می توان تعبیر کرد؟

آیا پروفسور پلتزشه و امثال ایشان که در کنگره پزشکی جهانی دم از خواص و منافع داروهای آرام بخش می زنند، به طور مستقیم و غیر مستقیم در تبلیغات برای رواج سرسام آور این داروها دست ندارند؟ آیا باور کردنی است که یک استاد روان پزشک که به عنوان نماینده علمی ملتی که در یک سمپوزیوم بزرگ بین المللی شرکت می کند، از زیان داروهای مربوط به فن تخصصی خود بی اطلاع باشد؟

اگر مصرف این داروها کم بود ما ابداً حرفی نداشتیم، بحث بر سر این است که در سراسر جهان و در همه کشورها تقریباً کلیه مردم از این داروها مصرف می کنند و کمتر خانه ای هست که داروهای آرام بخش در آن وجود نداشته باشد و به قول یکی از نویسندگان: در کیف هر خانمی و در جیب هر آقایی از این داروها وجود دارد. برای نمونه، کشورهای ایالات متحده آمریکا را مثال می زنم. در مقاله ای به قلم دیکسون مندرج در مجله ((انجمن پزشکان آمریکایی))، شماره 163مورخ 1957 اعلام شد که در ده ماهه اول سال 1956 در آمریکا قریب سی هزار میلیون از این قرص ها فروخته شده است که به طور متوسط، روزی 100 میلیون می شود، این 100 میلیون متعلق به 15 سال پیش است. در حال حاضر، این رقم به روزی 1000 میلیون رسیده آن هم فقط در کشورهای ایالات متحده آمریکا. با این حساب میزان مصرف آن ها را در سراسر جهان حساب فرمایید که چه اندازه خواهد شد.

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

بررسی اضطراب در نشست های علمی

ما در همین مقاله، پرده از روی این راز برداشته، انگیزه اصلی و علت العلل این نابسامانی روحی و پریشان روانی ها را آشکار خواهیم کرد ولی برای اینکه بدانید از روان شناسان و روان پزشکان امروزی کاری در این زمینه ساخته نیست باید یادآور شویم که تاکنون چندین سمپوزیوم بین المللی درباره این موضوع تشکیل داده اند، بدون اینکه از سخنرانی ها و نشست و برخاست های آنان، عملاً کوچک ترین نتیجه ای عاید بشریت شده باشد. از جمله، در دومین سمپوزیوم اتحادیه جهانی روان پزشکان که نماینده کلیه متخصصان جهان در این رشته علمی هستند، سخنرانی ها و مباحثی ارائه شد و 48 تن از روان پزشکان پنج قاره جهان در آن شرکت داشتند. روان پزشکان مطالبی اظهار کردند که اگر ناظر بی طرفی به سخنان آنان گوش می داد و دقیقاً آن ها را تجزیه و تحلیل می کرد جز تأسف عمیق، اثر دیگری در او پدیدار نمی شد.

چهل و هشت روان پزشک، که نماینده کلیه متخصصان جهان در این رشته علمی هستند، از سخنرانی ها و مباحثات خود در این سمپوزیوم چه نتیجه ای گرفتند؟ و کدام مشکل روانی مردم را حل کردند؟ آیا صرف بودجه های گزاف و مسافرت از کشورهای دور دست به این منظور بوده است که شرکت کنندگان برای رفع خستگی (از کارهای روزانه) نفسی بکشند و به گردش و سیاحت بپردازند و از اینکه هر کدام، نماینده ملتی هستند تظاهر و خودنمایی کنند و پس از مراجعت به وطنشان، نام خود را در مطبوعات چاپ و به همکاران فخر فروشی کنند؟

چرا در چنین سمپوزیوم بزرگی، که اهمیت جهانی داشت، پروفسور هانری باروک، این عالیترین مرجع صلاحیت دار و شخصیت هایی نظیر او شرکت نکردند؟ و فقط کسانی از نوخاستگان برای ابراز وجود و عرضه کردن هرگونه فانتزی فکری خود، به عنوان تازه ترین مطلب علمی، دور هم جمع شدند؟

دکتر مری برازیه از امریکا پیرامون تاریخچه اضطراب به داستان سرایی پرداخت و سخنانی درست و نادرست درباره دو تایی تن و روان در طول تاریخ روان پزشکی گفته است. ظاهراً هنگامی که در فرانسه، در هتلی مجاور دانشکده اقامت داشته است، مشاهده می کند که دانشجویان پزشکی عصیان زده و معترض و استادان ناراضی اند. پلیس وارد دانشکده می شود و آنجا را اشغال و افراد عامل تحریک را توقیف می کند. در چنین حالتی، تعدادی روان پزشک در دانشکده مشغول بحث پیرامون فایده و ضررهای برگشت روان پزشکی فرانسه به دوتایی و دوالیست بودند!

این سخنان روان پزشکان فرانسوی ما را به یاد بحث و جدال کشیشان قرون وسطی، که پیرو مکتب مردود اسکولاستیک بودند، می اندازد. آنان نیز هنگام مباحثه، دل خود را به الفاظ خوش می کردند. موضوع مباحثات هم از این قبیل بود:

آیا علم خدا افزایش پذیر هست یا نه؟ آیا کبوتری که روح القدس به صورت او درآمد، حیوان واقعی بود؟ ((اقنوم)) اول که نازاده است آیا این خاصیت ذاتی اوست؟ پیش از خلقت آدم، فرشتگان کجا منزل داشتند؟

خلاصه اینکه سخنان دکتر مری برازیه که پیرامون دوتایی جسم و روح در طول تاریخ بحث می کرد و ضمن آن داستان دانشکده پزشکی پاریس و پلیس فرانسه و مناظرات روان پزشکان فرانسوی پیش کشیده شد، نه هیچ گونه جنبه علمی و تحقیقی داشت و نه فایده ای به مخاطبان بخشید.

پرفسور پلتزشه از سوئیس که با چوب دستی خود ژست گرفته و پیرامون جنبه های زیست شناسی اضطراب، دادِ سخن می داده، مطالبی درباره داروهای نورولپتیک گفته است که واقعاً شنیدنی است، از جمله اینکه داروهای نورولپتیک، مثلاً کلرپرومازین موجب افزایش زیاد اسید اومووالینیک می شود که درون زا است و در مغز به وجود می آید. این اثر افزاینده اسید اومووالینیک حاصل کاهش یا حذف یا غلظت کمتر کاتکولامین های مغز نیست بلکه در نتیجه بالا رفتن متابولیسم دوپامین مغز، یعنی براثر هیدروکسی لاسیون های شدید تیروزین پیدا می شود!

خیلی دلم می خواست در آن سمپوزیوم بزرگ حضور داشتم و 47 صفحه کاغذ سفید به 47 نفر روانپزشک حاضر در جلسه که شنوندگان این سخنرانی بودند، توزیع و از آنان تقاضا می کردم که آقایان کلیه اطلاعات خود را درباره اسید اومووالینیک و دوپامین و چگونگی هیدروکسی لاسیون تیروزین و مطالبی نظیر این ها که مورد بحث سخنران بوده است، بنویسند تا معلوم شود در این باره چه می دانند و چند مرده حلاجند، می خواهم ببینم اصولاً بحث درباره مطالبی که حتی خود سخنران همه آن ها را با شک و تردید تلقی کرده و ارزش و اعتبار آن ها را نسبی و موقتی دانسته است (زیرا بر پایه اصول صحیحی طرح ریزی نشده است و هر روز هم تغییر می کند) چه فایده ای دارد؟

اشتباه نشود، من مخالف علم شیمی، مخصوصاً مخالف با اهمیت شیمی بیولوژی و تأثیر آن در علم طب نیستم و به دلیل توجه به همین اهمیت بود که خودم پس از فراغت از تحصیلات پزشکی، یک دوره اختصاصی، لیسانس و مهندسی شیمی را هم گذراندم ولی این دلیل نیست که هر عمل بیهوده و باطلی را نیز در این باره تأیید کنم.

پروفسور هانری باروک پس از یک عمر مطالعه و تحقیق همه جانبه، سر انجام به این نتیجه رسیده است که بحث پیرامون کیفیت تأثیر و چگونگی عمل نورولپتیک ها در بدن زائد و بیهوده است و در این باره         می گوید: "فعلاً باید از گونه توجیه شتاب زده ای درباره طرز اثر داروهای نورولپدیک خودداری کرد".

آنگاه، پروفسور پلتزشه با سخنان قلمبه ای که درباره چگونگی تأثیر داروهای نورولپتیک بیان کرده و خواسته است فضل فروشی کند، ما را به یاد مقاله ای با عنوان: "اصول و روش قلمبه بافی علمی همه جا رواج دارد"، به قلم الکساندر کوهن می اندازد که ترجمه آن در مجله "روان پزشکی"، سال دوم، شماره چهارم، مهر و آبان 1349 چاپ شده است. چند جمله از آن نقل می شود:

از آنجا که اغلب مسائل علمی همین که خوب فهمیده شد، نسبتاً ساده است هر دانشمند جاه طلبی، اگر بخواهد از افکار خویش دفاع کند، نباید به همکاران وانمود نماید که ساده است، بلکه آن چه باید انجام دهد چاپ کردن مقاله ای چنان مبهم و دشوار است که هیچ کس از آن سر در نیاورد ولی همه بتوانند آن را تجلیل و از تبحر نویسنده تقدیر نمایند؛ از جمله، در یکی از مطبوعات علمی چنین نوشته شده است: در "نوروفیزیولوژی"، چنین می خوانیم که: با این مکانیزم، بررسی یک عمل قهقرایی شیمیایی مانند عمل اسید گاماآمینو و بوتیریک در مغز تفاوت موقت سیناپس ها در یک عنصر بعد سیناپس خاص تغییر می یابد که دارای احتمالی افزوده از فعالیت مفید در حالتی که بر بی قطبی شدن بعد از سیناپس ها یک فعالیت بعد از سیناپسی بعد از یک فعالیت قبل از سیناپس پیدا شده یا با آن هم زمان بوده و یک احتمال کاسته ای برای این سیناپس ها که فعالیت قبل از سیناپسی نداشته اند (تصور نشود که بد ترجمه شده است عبارت فرانسه از این هم پیچیده تر است).

بعضی از دانشمندان مقالات خود را برای مطبوعات علمی، چنان بد و قلمبه انشا می کنند که حدی ندارد و امیدوارند که حقایق علمی از لابلای کلمات نامنظم و نارسا، خود به خود، جلوه کند و فهم شود و از این بی نظمی نتیجه می گیرند که وصول به حقیقت دشوار است و باید همواره با ابهام و درهمی بسیاری توأم باشد  و این نظر غلط چنان پیش می رود که امروز گویی تاریک و مبهم بودن مقاله علمی حکایت از سطح بالای آن دارد و هر قدر دشوارتر بتوان آن را فهمید و با رَمل و اصطرلاب مفاهیم را دریافت، دلیل بر فهم و بالا بودن سطح علمی مقاله است.




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

- اضطراب و زندگی ماشینی

در دنیای آشفته کنونی که قَلَق، اضطراب، نگرانی، دلهره، غم، اندوه و افسردگی روز به روز،‌‌ رو به افزایش نهاده و آسایش و آرامش روحی را از بشر سلب کرده است، حق این بود که روان شناسان، جامعه شناسان و بسیاری از نویسندگان بی خبر و احیاناً مغرض، به جای

اینکه همه این اختلالات روانی و مخرب جسم و جان آدمی را معلول تمدن صنعتی و زندگی ماشینی بدانند و با این کلمات فریبنده مردم را گول بزنند و از حقیقت دور نگه دارند، در صدد یافتن علت اصلی این تیره روزی ها بر می آمدند و آن را از ریشه و بن بر می انداختند.

شاهد کلام برای معرفی یکی از روان شناسان مغرب زمین، مقاله ای است که چند جمله آن نقل می شود:

((هنگامی که با یک ناراحتی شدید روبرو می شویم راه درمان چیست؟ بایستی گفت که در دنیای مملو از اضطراب این غیر عادی و غیر طبیعی است که بخواهیم بدون نگرانی زندگی کنیم و دلهره و اضطراب نداشته باشیم.))

کسانی که این عبارت را می خوانند با خود می گویند زندگی در دنیای امروز بدون دلهره و اضطراب ممکن نیست و با همین جمله کوتاه، دلهره و اضطراب را یک امر مسلم و از شرایط حتمی و ضروری زندگی ماشینی و تمدن صنعتی به شمار می آورند که هیچ گونه راه چاره ای هم برای آن متصور نیست، باید بسوزند و بسازند، غافل از اینکه آن نویسندگان در اشتباه هستند و با این اشتباه خود، خوانندگان را هم گمراه می کنند.

منبع:سایت دکتر روازاده

 




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

بهتر است آب آشامیدنی بهداشتی که امروزه تحت نظارت نهادهای بهداشتی توسط مردم کشورمان و کشورهای متعددی در سراسر دنیا استفاده می شود را معجونی زهرآلود بنامیم. تعجب نکنید! آبی که بیش از 65% از وزن بدن انسان را تشکیل می دهد و همان آبی که میگوییم برای ادامه حیات بشر و بقیه جانداران بر روی کره خاکی نیاز است، آنقدر آلوده شده که می تواند انبوهی از بیماریها را به دنبال خود به همراه آورد. گویی فرمول محاسبه شده ای برای نابودی تدریجی انسانها طراحی گردیده بوده که از چند ده سال پیش به اجرا درآمده است. شگفت آنکه انسان متمدن قرن 21 با توجه به تمام شواهد علم امروزی مبنی بر زیانبار بودن این سیستم تامین آب و آبرسانی، همچنان به اشتباه خود ادامه می دهد و سلامت بیشتر را در بالابردن سطح پوشش بیمه های پزشکی می بیند! حال ببینید که چگونه آب گوارا به سمی بی­بدیل تبدیل می­شود. برای این منظور همه چیز مهیاست: کلر و آهن.

یک ترکیب حاوی کلر مثل هیپوکلریت سدیم (وایتکس)، پرکلرین، کلرآمین را در حوضچه ها یا مخازن به آب می افزایند و بعد آن را وارد لوله های آهنی انتقال آب می کنند تا پس از رسیدن آب به منازل مسکونی آماده شرب باشد.

کلر گازی سمی است که برای اولین بار از آن در جنگ جهانی اول به عنوان بمب شیمیایی استفاده شد[i] استنشاق گاز کلر در غلظت بالا باعث مرگ می شود و مواجهه با غلظتهای پایین کلر بصورت مداوم عوارض و بیماریهای بسیاری را به همراه دارد[ii]. کلر توانایی کشتن میکروبهای درون آب و ضدعفونی را دارد ( البته کلر توانایی از بین بردن انگل ها را ندارد) ولی بسیاری از محصولات واکنش شیمیایی کلر با مواد ارگانیک و غیر ارگانیک آب که به عنوان " محصولات فرعی ضدعفونی[1] " شناخته می شوند، جهش زا و مولد سرطان هستند [iii]. تعداد این ترکیبات شناخته شده که امروزه به 85 ماده می رسد طیفی از ترکیبات حاوی برم، ید (تری هالومتانها) تا مواد ارگانیک اکسید شده توسط کلر را دربرمیگیرد3.  ایجاد سرطانهای گوارشی، مثانه، عوارض سیستم تولید مثل و آنومالی­های مادرزادی از جمله بیماریهای اثبات شده مرتبط با این ترکیبات می باشند[iv].

کلر می تواند سبب اکسیداسیون لوله های آهنی انتقال آب گردد[v]. اکسیداسیون آهن سبب از دست رفتن مقداری از توان ضدعفونی کننده کلر می شود[vi] و به همین سبب، خودبخود میزان کلر مورد نیاز جهت ضدعفونی آب را افزایش می­دهد. همچنین اکسیدهای آهن به صورت رسوباتی در جدار لوله جمع می شوند و با کاهش سرعت انتقال آب می توانند مکان مناسبی برای تجمع و تکثیر میکروبها و انگلهای بیماریزا شوند6.

کلر می تواند مستقیما و نیز غیر مستقیم سبب تولید رادیکالهای آزاد شود. کلر به فرم هیپوکلریت تحت واکنش معروف به واکنش فنتون[2] با آهن واکنش داده و رادیکالهای آزاد هیدروکسیل تولید می نماید[vii].  این رادیکالهای آزاد با اثر کاتالیتیکی آهن و با واکنش با سایر مواد محلول در آب می توانند سبب تولید رادیکالهای آزاد زیادتری شوند[viii]. رادیکالهای آزاد از عوامل شناخته شده بسیاری از تومورها و سرطانهای و اختلالات مادرزادی می باشند.

واضح است  که مقدار زیادی از آهن اکسید شده لوله­ها به همراه آب وارد منزل مسکونی شده و مورد مصرف قرار میگیرد. این آهن به فرم ملکولی بوده و پس از جذب سبب برهم خوردن متابولیسم طبیعی آهن بدن می شود. مقدار زیادی از آهن جذب شده به صورت آهن غیر متصل به پروتئین تجمع می یابد که موجب ظهور و بروز بیماری میگردد. امروزه یکی از مکانیسم های اصلی ایجاد بیماری دیابت را به بالابودن مقدار آهن آزاد در خون و مایعات بدن نسبت می دهند که در داخل بدن می تواند با تحریک تولید رادیکالهای آزاد به تخریب سلولهای تولید کننده انسولین منجر شود[ix],[x] بطوری که استفاده از شلاتورهای (جمع کننده­های) آهن می تواند تا حد زیادی به درمان دیابت بینجامد11. همانگونه که شرح داده شد، این رادیکالهای آزاد همچنین توسط واکنش­های کلر با آهن در مسیر انتقال آب نیز تولید می شوند که می توانند علاوه بر صدمه مستقیم بافتی با آسیب به سلولهای بنیادی سبب کاهش توان ترمیمی سلولهای بنیادی بدن شوند. بطور نمونه تاخیر در بهبود زخمهای دیابتیک از نشانه های کاهش ظرفیت ترمیمی سلولهای بنیادی می باشد. همچنین رادیکالهای آزاد با ایجاد جهش در سلولهای بنیادی، زمینه تولید سلولهای بنیادی سرطانی[3] را می­کنند که عامل اصلی سرطانهای مقاوم در برابر شیمی درمانی می باشند.

بدانیم آبی که از شیر آب نوشیده می شود شامل سموم زیر است:

1-    گاز کلر

2-    محصولات فرعی ضدعفونی کلر شامل ترکیبات اکسید شده ارگانیک و غیرارگانیک موجود در آب

3-    انگل­ها و برخی از فرمهای مقاوم میکروبی

4-    رادیکالهای آزاد

مقادیر بالایی از ترکیبات آهن ملکولی


[1] - disinfection by-products (DBPs)

[2] - Fenton

[3] -Cancer Stem cells


[i] - http://en.wikipedia.org/wiki/Chlorine

[ii] - Svecevicius G, Syvokiene J, Stasiŭnaite P, Mickeniene L. Acute and chronic toxicity of chlorine dioxide (ClO2) and chlorite (ClO2-) to rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). Environ Sci Pollut Res Int. 2005 Sep;12(5):302-5.

[iii] - Richardson SD, Plewa MJ, Wagner ED, Schoeny R, Demarini DM. Occurrence, genotoxicity, and carcinogenicity of regulated and emerging disinfection by-products in drinking water: a review and roadmap for research. Mutat Res. 2007 Nov-Dec;636(1-3):178-242.

[iv] - Nieuwenhuijsen MJ, Smith R, Golfinopoulos S, Best N, Bennett J, Aggazzotti G, Righi E, Fantuzzi G, Bucchini L, Cordier S, Villanueva CM, Moreno V, La Vecchia C, Bosetti C, Vartiainen T, Rautiu R, Toledano M, Iszatt N, Grazuleviciene R, Kogevinas M. Health impacts of long-term exposure to disinfection by-products in drinking water in Europe: HIWATE. J Water Health. 2009 Jun;7(2):185-207.

[v] - James H. Crabtree, William P. Schaefer The Oxidation of Iron(II) by Chlorine Inorg. Chem., 1966, 5 (8), pp 1348–1351.

[vi] - Zhang Z, Stout JE, Yu VL, Vidic R. Effect of pipe corrosion scales on chlorine dioxide consumption in drinking water distribution systems. Water Res. 2008 Jan;42(1-2):129-36. Epub 2007 Aug 28.

[vii] - Krzysztof Barbusiński SHORT BIOGRAPHY AND BRIEF HISTORY OF FENTON REAGENT DISCOVERY METROLOGIA 2009, R. 14, NR 1-2.

[viii] - Schümann K.  Safety aspects of iron in food.  Ann Nutr Metab. 2001;45(3):91-101.

[ix] - Fernández-Real JM, López-Bermejo A, Ricart W. Cross-talk between iron metabolism and diabetes.  Diabetes. 2002 Aug;51(8):2348-54.

[x] - Swaminathan S, Fonseca VA, Alam MG, Shah SV. The role of iron in diabetes and its complications. Diabetes Care. 2007 Jul;30(7):1926-33. Epub 2007 Apr 11.

11. Chaim Hershko Iron Chelation Therapy (Advances in Experimental Medicine and Biology) Springer publication 2002

12- V. A. Kangralkar1, Shivraj D. Patil2, R. M. Bandivadekar2  OXIDATIVE STRESS AND DIABETES: A REVIEW International Journal of Pharmaceutical Applications. Vol 1, Issue 1, June, 2010, pp 38-45

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

يكي از موثرين راه‌هاي جلوگيري از ابتلا به سرماخوردگي، شستشوي روزانه حفره‌هاي بيني است. استفاده آزمايشي از اين روش بسيار قديمي در ارتش آلمان، ثابت كرد كه ابتلا به انواع سرماخوردگي 6 برابر كمتر مي‌شود.

شستشوي روزانه بيني از بيماري‌هاي زير جلوگيري مي‌كند:

سرماخوردگي، سرفه، التهاب چشم، بيني و گلو، التهاب سينوسهاي پيشاني، سردرد، خستگي، بيخوابي و در سرماخوردگي سر، مجاري تنفسي را باز مي‌كند.

استفاده از آب‌ونمك براي تميز كردن سوراخهاي بيني يكي از روشهاي بسيار قديمي است كه استفاده از آن در تعاليم اسلام توصيه شده كه علاوه بر تميز كردن سوراخها از ذرات كثيف و بيماري‌زا، پوشش مخاطي بيني را هم تقويت مي‌كند.

نتيجه مطلوب در سربازخانه‌ها

در آلمان، به درخواست شركت‌هاي بيمه‌ي خدمات درماني، استفاده از اين روش به صورت آزمايشي در يك دوره زماني مشخص در ارتش آلمان به اجرا درآمد. از آنجا كه سربازان همگي در يك محدوه سني مشخص هستند، بصورت جمعي زندگي مي‌كنند و خوراك و برنامه روزانه مشابهي دارند در مورد ابتلا به بيماري‌هاي ويروسي نيز تقريبا در شرايط يكساني قرار دارند.

نتيجه استفاده از اين روش حاكي از آن بود كه در طول فصل سرما گروه اول يعني سربازاني كه هر روز صبح سوراخهاي بيني‌شان را با آب‌ونمك شستند 6 برابر كمتر از گروهي كه در اين تحقيق شركت نكردند، سرما خوردند. موفقيت اين تحقيق تا حدي بود كه شركتهاي بيمه براي كاهش هزينه‌هاي سالانه خود در فصل سرما، ظرفهاي پلاستيكي مخصوص شستشوي سوراخهاي بيني سفارش مي‌دهند و به صورت رايگان ميان مشتريان خود پخش مي‌كنند.

ميزان موثر نمك در آب

براي موثر بودن اثر آب‌ونمك مي‌بايست درصد نمك (نمك خوراكي و در بهترين حالت، نمك گرفته شده از آب دريا) تنظيم شده باشد. آب بدون نمك يا كم‌نمك موجب سوزش حفره‌هاي بيني مي‌شود. اگر درصد نمك بيشتر از حد مشخص باشد هم تأثير ناخوشايندي خواهد داشت.

تركيب مناسب: يك قاشق چايخوري نمك در يك ليتر آب است. اين تركيب را مي‌توان به صورت فردي و پس از چند بار استفاده، بهتر تنظيم كرد. در آلمان براي شستشوي بيني از ظرفهاي پلاستيكي كوچكي استفاده مي‌شود كه اغلب شركتهاي بيمه خدمات درماني يا پزشك خانواده قبل از آغاز فصل سرما در اختيار علاقمندان قرار مي‌دهند. ‎اين ظرف پلاستيكي شبيه گلاب‌پاش كوچكي است كه لوله بلند آن انحنا ندارد.

روش استفاده

سر را بصورت افقي درون دستشويي بگيريد. نيمي از محلول آب‌ونمك را آرام و پيوسته در سوراخ بيني خالي كنيد. آب‌ونمك از سوراخ ديگر بيني خارج مي‌شود. سپس سر را به حالت ‎عمودي چرخانده با دهان باز، با شدت زياد پشت سر هم "فين " كنيد تا آب‌ونمك باقي مانده در حفره‌هاي بيني خارج شود.

توصيه بسيار مهم: گوشتان را زمان فين كردن نگيريد! اگر با انگشت يك گوش را نگهداريد آب‌ونمك درون حفره بيني، به درون مجاري گوش نفوذ كرده و موجب گرفتگي گوش شده و احتمال سرماخوردگي در هواي سرد را بيشتر مي‌كند.

نيمه ديگر محلول را به همين ترتيب در حفره ديگر بيني بريزيد. باز شدن حفره‌هاي بيني، تنفس راحت و سبكي سر از جمله اثرات خوشايند اين روش ساده اما موثر است.

منبع: خبرگزاری فارس




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

نكاتي در مورد كبد:

براي حفظ سلامتی كبد از مولدات سودا مثل بادمجان (مخصوصاً سرخ شده آن) و نيز غذاهای بسيار گرم و محرک و پرانرژی مثل چربی‌ها، سرخ كرده‌ها و مواد رنگی مثل انواع نوشابه‌های رنگ دار بايد پرهيز شود.
مشروبات الكلی خود يكی از مضرترين نوشابه‌ها برای كبد است.
در مزاج‌های سرد، داروهای گرم و عسل و در مزاج‌های گرم، مصرف سكنجبين طبیعی روزی یک لیوان، شربت اسپرزه، تخم ترشک و آب انار مفيد است، همچنین روزانه یک استکان ترکیب عرق کاسنی و شاهتره به نسبت دو به یک خورده شود.
براي رفع انواع ورم‌ها، بوره ارمنی را با بابونه آميخته، در‌ آب جوش حل نموده و ضماد شود. شربت هليله، شربت گل سرخ، شربت گل بنفشه براي پاكسازی بدن از املاح و جرم اضافی بسيار نافع است (مثل املاح صفراوی).
كسانی كه مي‌خواهند طحال سالمی داشته باشند بايد از مولدات سودا پرهيز نمايند.
براي درمان ورم طحال روزانه 5 گرم مغز ناخنک، 5 گرم افسنطين را جوشانده، صبح و عصر ميل شود. در گرم مزاجان عرق كاسني رزوي سه استكان ميل شود. و يا باديان و شكر (10 گرم باديان در 20 گرم شكر سرخ) مصرف شود.

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

عسل جزو کم نظیر ترین ترکیبات خلقت است که مورد توجه طب جدید و قدیم و متخصصان تغذیه قرار گرفته است و در کلام وحی نیز به آن جایگاه ویژه ای اختصاص داده شده است .
هر روز صدها مقاله در شبکه جهانی اینترنت و مجلات و روزنامه ها راجع به این ماده حیاتبخش انتشار می یابد، عناوین ماده حیاتبخش، معجزه خلقت، شیرین ترین آنتی بیوتیک ، قویترین آنتی بیوتیک طبیعی، غذا و مائده آسمانی، داروی شفابخش و دهها عناوین دیگر برای آن به کار می رود. در آخرین کتاب آسمانی آمده است که قرآن، شفاست و نتیجه وحی به پیامبر اکرم و عسل شفاست و نتیجه وحی به زنبور عسل (و اوحی ربک الی النحل )

واژه شفا را قرآن کریم برای عسل و قرآن به کار برده  است که نشان از اهمیت و ارزش والای آن دارد و خالق انسان آنرا به عنوان شفابخش معرفی می کند که قرآن شفای روح است و عسل شفای جسم، فکر می کنم منبع اعلام خبر آنقدر بالا باشد که وزارت بهداشت و درمان، آنرا مورد مواخذه قرار ندهد یا به حضور و جوابگویی در مقابل کارمندان نظارت بر درمان، فرانخواند. گذشته از این اشاره وحیانی و مدارک آسمانی، ما به تحلیل دقیق علمی موضوع می پردازیم زیرا اعتقاد داریم که هر چه خداوند سبحان بگوید، عین حق است و هیچ خللی در کلام او نیست ( لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلقه )

 

و در خانه اگر کس است                               یک حرف بس است

مدارک و مبانی علمی عسل به عنوان آنتی بیوتیک در درمان انواع بیماریها


مدرک شماره یک: مقاله آکادمی جراحان گوش، حلق و بینی و سر و گردن در آمریکا ( در شیکاگو) منتشر شده در آگوست سال 2008 شماره مجله 139 صفحه 107، منبع مقاله تحقیقات دانشگاه اوتاوا در کانادا نویسنده مقاله دکتر الندجانی ((alondejani
عنوان مقاله: عسل باکتری ها را می کشد: تازه ترین اخبار راجع به بیماریهای عفونی
خلاصه مقاله: تحقیقات در ارتباط با اثر عسل در درمان سینوزیت مزمن بر علیه سه نوع باکتری ایجاد کننده آن استاف اورئوس حساس به متی سیلین (MSSA)  و استاف اورئوس مقاوم MRSA و سود مونا آئورژینوزا (PA) می باشد .
نتایج حاصله از تحقیق
1- بر علیه MSSA به میزان 82% موثر است
2- بر علیه MRSA به میزان 73% موثر است
3- بر علیه PA به میزان  91% موثر است
در آخر مقاله آمده است دانشمندان امیدوارند که در درمان سینوزیت مزمن به طور گسترده ای از عسل بهره بگیریم.
تحلیل: می دانیم که سینوزیت مزمن جزو مقاومترین بیماریها در برابر در مان آنتی بیوتیکی و اغلب نتایج نا امید کننده دارد و تاثیر شگفت انگیز 91 درصدی با این معجزه الهی را به چه چیز دیگری می توانیم نسبت دهیم اُتیت که بیماری بسیار کم مقاومت تر و ساده تر از سینوزیت مزمن و درمان پذیر تر از آن است در نتیجه استفاده از عسل برای درمان اُتیت به مراتب سهل تر و کاراتر خواهد بود.
وقتی شما می توانید پیچیده ترین و مقاومترین بیماری عفونی را با عسل درمان کنید موارد ساده تر به طریق اولی خواهد بود .
مدرک شماره 2: مقاله منتشره سایت پزشکان بدون مرز مورخه هفتم مهر 1387
عنوان مقاله: عسل می تواند در عفونتهای گوش و حلق و بینی جایگزین آنتی بیوتیک ها شود.
در این مقاله آمده است که عسل سالیان درازی همراه با آب داغ برای درمان عفونت گلو و درمان گلو دردها استفاده شده است. طبق آخرین تحقیقات برای عفونتهای گوش و حلق و بینی عسل می تواند جایگزین آنتی بیوتیک ها شود .
تحلیل: عصاره عسل می تواند در عفونتهای گوش جایگزین آنتی بیوتیک شود، جمله مورد نظر ما مساله کاربرد آن برای عفونت گوش است که برای آن مورد مواخذه قرار گرفتیم.
مدرک شماره 3: مقاله آقای دکتر احمد عطا مهر مورخه هفتم مهر سال1387     
((Web log themes by blog skin راجع به تحقیقات دکتر ژوزف مارسون که پس از اشاره به نشست سالانه آکادمی جراحان گوش و حلق و بینی و سر و گردن در اوتاوای کانادا و موضوع خاصیت آنتی بیوتیکی عسل می گوید: زنبورهای عسل می توانند شهد گلها را به یک داروی قوی و شگفت انگیز تبدیل کنند، در ظروف آزمایشگاهی از اَبَر باکتری ها که مقاومت بسیار بالایی در مقابل آنتی بیوتیک ها دارند استفاده می شود. بنا بر این در اقدامات بعدی بر روی انسان ها برای بیرون کشیدن مواد لزج از درون حفره های سینوس از عسل رقیق شده با آب استفاده خواهیم کرد.
تحلیل : بیرون کشیدن عفونت از حفره های سینوس با پیچیدگی و دستکاری فوق العاده مشکل کجا و بیرون کشیدن عفونت از فضای واژن، اگر عسل رقیق شده عفونت را از حفره های سینوس بیرون بکشد از حفره واژینال به مراتب سهل تر و ساده تر بیرون خواهد کشید و درمان خواهد کرد. آیا این حقایق را که در کتب طب سنتی ما به وفور وجود دارد باید حتما از آمریکا و اروپا بشنویم تا بپذیریم و چرا باید اینقدر خود باخته و بی اعتماد به نفس باشیم.
مدرک شماره 4: مخزن الادویه، حکیم بزرگ ایران، عقیلی شیرازی
هر چند می بایست ابتداءً این مدرک را قبل از همه ذکر می کردیم چون هم تقدم زمانی دارد و هم هویت ایرانی و هم صبغه مسلمانی و از همه این ها مهم تر آنکه آنچه بزرگان ما گفته اند امروز در آخرین مقالات علمی دنیا دیده می شود.
به هر حال در صفحه 545 مخزن الادویه ذیل عنوان عسل النحل آمده است. ( برای احتراز بر اطاله کلام فقط کلماتی محدود ذکر می شود و ارجاع داده می شود به اصل منبع )
عسل جلا دهنده، باز کننده سده ها و افواه عروق، مقطع و پاک کننده بلغم لزج و طوبات و جاذب آنها از عمق بدن و ..... می باشد.
عسل مانع فساد در اخلاط بدن و حتی مالیدن آن بر جسد اموات مانع از سرعت فساد آنهاست.
کاربردهای عسل در بیماریهای سر و گردن، ناحیه دهان و حلق خصوصاً غرغره کردن آب عسل برای تورم ها و عفونت حلق و استفاده از آن در بیماریهای چشم و چکاندن قطره عسل در گوش برای رطوبات سایله ( عفونتها ) و تسکین درد گوش و کاربردهای آن در احشاء، استفاده واژینال (حمول) آن در زنان برای بیماریهای زنان (به ویژه بیماریهای رحم) و استفاده از پانسمان عسل برای زخم ها و نهایتاً کاربرد آن در مسمومیتها بحث شده است. به نظر می رسد تامل در این منبع و دهها منبع بزرگ طب سنتی ایران نشان می دهد که بزرگان ما تا چه حد به این موضوع وقوف داشته اند و آنچه ما انجام می دهیم به تبعیت از منابع اصلی ماست.
مدرک شماره 5: مقاله منتشر در خبر گزاری لندن BBC مورخه هفتم ژوئن 2010
عنوان: عسل داروست و شیرین ترین آنتی بیوتیک است.
در این مقاله آمده است که عسل درست مانند آنتی بیوتیک های استاندارد عمل می کند. کسی چه می داند شاید این بار به مطب پزشک مراجعه کردید در نسخه اش عسل جایگزین یکی از اقلام آنتی بیوتیکی شود.
مدرک ششم: کتاب بیماریهای عفونی تالیف پروفسور (Phd) molan چاپ 1998 جلد ششم از دانشگاه ویکاتو، نیوزلند
در این کتاب استفاده از عسل به عنوان پانسمان زخم ها و سوختگی ها طی تحقیقات بالینی و آزمایشات تجربی بررسی شده است و آمده است که عسل به عنوان یک داروی گیاهی در پانسمان و بهبود زخمها می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
نتیجه گیری نهایی:
عسل دارویی است مورد تایید وحی، طب مزاجی و طب آلوپاتیک و هیچکدام از کارکنان طب سنتی و طب شیمیایی در استفاده از آن تردیدی ندارند، این حقیقت نکته مهمی را به ما گوشزد می کند که هر آنچه در منابع اصیل ما ذکر شده است حاوی حکمت و دارای پشتوانه ای از حقیقت است که نه تنها از بیان آن بیمی به خود راه نمی دهیم بلکه به آن افتخار خواهیم کرد.


منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

باتوجه به آنکه حجامت امری است که به توصیه منابع طب سنتی ایران مورد استفاده قرارگرفته است لذا منبع استناد ما در این مورد منابع معتبر می باشد و باعنایت به اصل مهم اعلام شده از جانب وزارت بهداشت و درمان در پذیرش داروهای طب سنتی مستند به منابع اصلی، دلیل کاربرد حجامت نیز بر همین مبنا اعلام می شود، با توجه به آنکه تحقیقات اخیر حجامت با شیوه  RCT  در درمان بیماریهای ویرال کودکان درمرحله تکامل است و نیاز به شرایط مناسب درآینده دارد به آینده موکول می گردد که حقایق مربوط به آن عرضه شود.

آبله و حصبه:

بحث آبله و حصبه برای اولین بار توسط رازی مطرح گردید،کتاب تخصصی "الحصبه والجدری" رازی بارها در اروپا به چاپ رسید و سالیان متوالی مورد استفاده پزشکان ایرانی بوده است.
مدرک شماره 1: در کتاب طب اکبری آمده است که بثور ( کما یشاهد فی الاطفال ) که امروز به نام ضایعات ویزیکوله نامیده می شوند مانند آنچه در آبله مرغان به چشم می خورد به دلیل ثوران اخلاط با عوامل داخلی یا خارجی ایجاد می گردد. (1)
به نظر رازی، ابن سینا، اکبری و سایر صاحب نظران طب سنتی، بیماریهایی که با تظاهرات ویزیکولی و تب بروز می کند، اغلب واگیردار است به عبارت دیگر جزو بیماریهای مسری طبقه بندی می شود.(2)
مدرک شماره 2: در روش درمانی در همین رابطه آمده است که بجز اقدامات زمینه ای و تسکینی از فصد و حجامت بهره می گیریم و آمده است که در سن کمتر از 12 سال، فصد را نشاید و باید که حجامت کنند.
مدرک شماره 3: در کتاب تخصصی بیماریهای کودکان به نام علاج الاطفال آمده است که  عارضه بیماری همراه با بثورات پوستی در سن شیردهی یا بعد از آن هم می تواند اتفاق بیافتد، در این مورد باید مادر شیرده و طفل هر دو تحت درمان قرار بگیرند، مادر از غذای سبک و لطیف بهره مند می شود، از جمله داروهای مفید برای مادر طفل، کندر است که در ماء الشعیر طبخ شده باشد و از جمله اقدامات درمانی برای طفل حجامت نقره است که در صورت امکان انجام گردد (رعایت سن برای انجام حجامت الزامی است). نوشاندن سکنجبین همراه با سایر اقدامات درمانی برای طفل تاثیر مناسبی بر غلیان خون و فرونشاندن بثورات دارد. (3)
در یک دید کلی، حجامت به عنوان یکی از طرق درمانی در بیماری واگیردار و عفونی همراه با ثبورات به کرات در منابع تخصصی و معتبر طب سنتی ایران آمده است.


یرقان:
در ارتباط با یرقان که امروز با واژه هایIcterus (4) و  jaundiceذکر می گردد دلایل متعددی ذکر شده است.در اغلب موارد یرقان ناشی از اختلالات کبدی و مجاری صفراوی است. در طب اکبری آمده است هرگاه تخلیه صفرا یا حرکت آن از کبد به سوی احشاء دچار اختلال یا ضعف شود یرقان مراری (صفراوی) پدید می آید.
مدرک شماره 4: در این موارد به جز درمانهای زمینه ای، خون گرفتن از اصول درمان محسوب می شود که فصد را حکیم ارزانی و سایر حکما پیشنهاد کرده اند.
در اطفال به علت عدم امکان فصد، خونگیری با حجامت توصیه شده است.)(5) و در اطفال کم سن و سال(شش ماه و بالاتر) به پیشنهاد حکما از جمله خلاصه الحکمه حجامت گوش به صورت زدن تیغ به لاله گوش کفایت می کند .
مدرک شماره 5: شیخ الرئیس در جلد سوم قانون در مبحث کیسه صفرا و طحال بروز یرقان را به جز اختلالات کبدی و به خصوص انسداد مجاری صفراوی به تولید بیش تر از حد صفرا نسبت می دهد، تشریح ابن سینا در این مورد به حدی دقیق است که با جدیدترین مباحث پزشکی امروز در یرقان برابری می کند.
ابن سینا در درمان یرقان کبدی و افزایش تولید صفرا (که در اطفال هم اتفاق می افتد)، فصد را به عنوان یکی از روشهای اصلی معرفی کرده و اظهار می کند چنانچه فصد امکان پذیر نبود، حجامت کنید (ولان لم یکن ذلک فحجامةٌ) و می دانیم که در اطفال خصوصاً در کودکان انجام فصد جایز نیست(مگر در موارد بسیار خاص) لذا ضرورت دارد که به حجامت اقدام نمائیم.(6)


نازایی:
در ارتباط با عقر (Sterility ( در منابع اصلی طب سنتی ایران مطالب بسیار مبسوطی مطرح شده است. در کتاب اکسیر اعظم به نقل از داوود انطاکی نزدیک به یکصد علت نازایی زنان را مطرح نموده است، در کتب متداول و مرجع نیز نزدیک به سی علت مهم بیان شده است، در طب اکبری اختلالات خلطی رحمی را از موارد ضروری برای خونگیری اعلام نموده است.(7) اما در کتاب خلاصة الحکمه آمده است که تفاوت حجامت با فصد در آن است که حجامت موجب پاکسازی عضوی و موضعی است.
مدرک شماره 6: لذا در باب تنقیه رحم حجامت بر ناحبه مجاور مانند قطن ارجح  است و اخلاط را بهتر از فصد تصفیه می کند، در طب اکبری آمده  است که در اختلالات ریحی باید از حجامت ناری (وضع محاجم ناری) استفاده کنیم.(8)
در مجموع استفاده از حجامت در موارد نازایی در متون اصلی طب سنتی ایران مشهور و مشهود است.

منابع و ارجاعات
1-    طب اکبری،محمد اکبر ارزانی، مبحث حمیات خلیطه از کتاب دوم فصل دوم، حمای جدری و حصبه ص8-1087
2-    همان منبع ص1087 پاراگراف دوم و خلاصه الحکمه جلد دوم مبحث اعمال یداوی و حجامت
3-    ابن سیار، ماهر موسی(طبیب و تلمیذ له)رسالة فی علاج الاطفال تحقیق الشیخ حسن ابن علی الحاجی باب الثالث و الاربعون فی الحصبة و الجدری ص94-95
4-    معادلات از قاموس القانون است.
5-    جزئیات مطلب در طب اکبری ذیل عنوان یرقان760-743به تفصیل بحث شده است.
6-    به مبحث یرقان مراجعه شود"القانون فی الطب"المجلدالثالث،ص 194،الیرقان الاسود و الاصغر
7-    ارزانی،محمد اکبر،طب اکبری،جلد دوم،ص939
8-    به پانوشت شماره 2 مراجعه شود.ص941
9-سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

با خوردن مواد غذایی، بدن انسان از دو منظر دچار تغییراتی میگردد.
منظر اول سردی و گرمی بدن است. بعضی از مواد غذایی، گرما بخش جسم آدمی  هستند و برخی سرد کننده (سست کننده).
منظر دوم تری و خشکی یعنی میزان آب بدن. بعضی از مواد غذایی رطوبت بخش هستند و باعث زیاد شدن مایعات بدن می گردند و برخی خشکی دهنده هستند و باعث زیاد شدن املاح بدن می گردند. لازم به ذکر است میزان تاثیر مواد غذایی از لحاظ هر یک از دو منظر فوق الذکر، خود دارای درجه و مرتبه می باشد به طور مثال امکان دارد یک مواد غذایی از لحاظ گرمی دارای درجه بسیار بالا و از لحاظ تری در درجه پایینی باشد.

ضمناً برای تعدیل طبع یک ماده غذایی می توان از ترکیب آن با مواد غذایی دیگر که دارای طبع مختلفی با آن هست به عنوان مصلح استفاده نمود به طور مثال برای تعدیل سردی ماست می توان آنرا با موسیر میل نمود.
غیر از مواد غذایی رفتارها، محیط و احساسهای مختلف همچون شادی، ترس و ... نیز اثرات گرما یا سردی بخش و تر و خشک کننده دارند.
خورش های ایرانی نیز با توجه به ترکیبات و ادویه مورد استفاده، دارای طبع متعادل هستند.


در ذیل لیست مواد غذایی به تفکیک طبع آنها تقدیم می گردد:

 

مواد غذایی گرم و تر (دم) - بهاری:

لبنیات : کره، ماست چکیده، شیر محلی تازه گاو و شیر گوسفند
صیفی جات: خربزه، خیار چنبر، طالبی و گرمک
ميوه ها: انجير تازه و خشک، انگور، خرما، سيب شیرین، قیسی، گیلاس، گلابی، موز، مویز، بالنگو، اقسام توت و کشمش
ریشه ها: انوع ترب، زردک، سیب زمینی ترش، شلغم و هویج
سبزی ها: شبدر، تربچه و ترب
حبوبات: گندم و اقسام لوبیا
گوشتها: جگر سیاه و سفید، پاچه، گوشت گوسفند (بره)، بوقلمون، مرغ محلی، میگو، زبان و چشم
مغزهای گیاهی: بادام درختی شیرین، بادام زمینی، تخم طالبی، تخم خربزه و کنجد
متفرقه: شیره انگور، روغن کنجد، روغن گاو، دنبه، روغن بادام تلخ، ارده، سمنو و خاکشیر


مواد غذایی گرم و خشک (صفرا) - تابستانی:

لبنیات : پنیر کهنه
صیفی جات: بادنجان و فلفل سبز
ميوه ها: انبه، به، زیتون و نارگیل
ریشه ها: چغندر، پیاز، سیر، کلم قمری و موسیر
سبزی ها: برگ چغندر ، پونه، نعناع،  پیازچه، ترخون، مرزه، تره تیزک (شاهی)، جعفری، رازیانه، ریحان، شاهتره، شنبلیله، شوید، کرفس، اقسام کلم بستانی، گزنه، مارچوبه، تره و تره فرنگی
حبوبات: جوی دوسر (چاودار)، لپه، نخود و برنج کته ای
گوشتها: آهو، اردک، گاو (هرچه سن گاو بالاتر باشد، سردی آن بیشتر می شود و در گروه سرد و خشک جای می گیرد)، بلدرچین، گنجشک، شتر مرغ، شتر، کبوتر، خروس، کباب و دل
مغزهای گیاهی: بادام هندی، بادام درختی تلخ، بادام کوهی، پسته کوهی، پسته، تخم آفتابگردان، چلغوز، فندق و گردو
ادویه ها: آویشن، اسپند، چای سبز و سیاه، خردل، دارچین، انیسون، زردچوبه، زعفران، زنجبیل، زنیان، زیره، سیاهدانه، فلفل، کاکائو، گلپر، وانیل، هل و نمک
متفرقه: روغن زیتون، شیره خرما، عسل، شکر سرخ یا سفید و عرق بهار نارنج


مواد غذایی سرد و خشک (سودا) - پاییزی:

لبنیات : کشک و قراقروط

ميوه ها: شاه توت، تمشک، آلبالو، ازگیل، انار ترش، بالنگ، تمر هندی، زالزالک، زرشک، ذغال اخته، سنجد، غوره، کنار، گریپ فروت، لیمو عمانی، نارنج، به ترش، لیمو ترش و سیب ترش

سبزی ها: ترشک، ریواس و گشنیز
حبوبات: ارزن، باقلا خشک، برنج (آبکش)، جو، ذرت، عدس و ماش
گوشتها: بز، قلوه، سیرابی و شیردان
مغزهای گیاهی: بلوط خوراکی و شاهدانه
ادویه ها: سماق، نشاسته و قهوه

متفرقه: شکر فراورده شده صنعتی، سرکه و آبغوره
 

مواد غذایی سرد و تر (بلغم) - زمستانی:

لبنیات : پنیر تازه، خامه، دوغ، ماست، سرشیر و شیر پاستوریزه
صیفی جات: خیار، اقسام کدو، گوجه فرنگی، هندوانه و کدو حلوائی

ميوه ها: آناناس، توت فرنگی، آلو، آلوچه، انار شیرین، پرتقال، زردآلو، شفتالو، شلیل، کیوی، لیمو شیرین، نارنگی، هلو، آب فشرده انار

ریشه ها: سیب زمینی
سبزی ها: اسفناج، بامیه، خرفه، قارچ خوراکی، کاسنی، کاهو و لوبیا سبز
حبوبات: باقلا تازه و نخود سبز
گوشتها: انواع ماهی و مغز گوسفند
مغزهای گیاهی: تخم کدو، تخم هندوانه، خشخاش و به دانه
متفرقه: اسفرزه، گلاب و ماء الشعیر

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

چند نکته

ترجیحا این چای ها را با عسل،خرما یا توت میل کنید.اگر مبتلا به دیابت هستید با عسل میل کنید.چای را می توان با چند قطره آبلیموی تازه میل کرد.

-چای گل گاو زبان و سنبل الطیب:                                                  طبیعت:گرم و تر

خواص:خوابآور،آرامبخش اعصاب،پایین آورنده فشار خون،رفع خشونت نای،سینه،تنگی نفس،گلو درد،مقوی دماغ،معده و کبد سرد،افزایش ترشح ادرار،ضد سردرد های عصبی،درد کلیه،قولنج،اسپاسم،تشنج،صرع،سودا،صفرا،وسواس و سنگ کلیه

طرز تهیه: دو قاشق غذاخوری(یک مشت)گل گاو زبان + یک قاشق غذا خوری(یک مشت کوچک)سنبل الطیب + دو لیوان آب جوش + نبات،نیم ساعت دم بکشد تا به رنگ قرمز آلبالویی در آید.


2- چای زیر فون:                                                                              طبیعت:گرم

خواص:آرام بخش،ضد ناراحتی های عصبی،تشنج،میگرن های مزمن،بی خوابی،سردرد،بیماری های ریوی،زکام،غلظت خون،استفراغ،رماتیسم،آرتروز،نقرس،سیاتیک

مصرف زیاد موجب پایین آمدن فشار خون خواهد شد.

هشدار:برای خانم های باردار ممنوع است.

طرز تهیه:یک مشت زیرفون + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم ده دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم به مدت طولانی دم بکشد تا خوب رنگ بیندازد.

 

3-چای بادرنج بویه:                                                                      طبیعت بسیار گرم
خواص:مقوی قلب واعصاب،خونساز،تقویت کننده سلولهای مغز،فوق العاده آرامبخش،محرک معده،خواب آور،نشاط آور،ضد صدای گوش،تشنج،اسپاسم،بیماری های کلیوی،بوی بد دهان و خواب های وحشتناک(چای مورد علاقه حضرت علی علیه السلام)

طرز تهیه:یک مشت کوچک بادرنج بویه + دو لیوان آب سرد روی شعله مستقیم قرار دهید تا به نقطه جوش برسد سپس با شعله غیر مستقیم خوب دم بکشد.



4-چای بادرنج بویه و زیرفون:                                                        طبیعت:گرم
خواص:تقویت قلب و اعصاب،خواب آور،نشاط آور،آرامبخش،خونساز،ضد بوی بد دهان،خواب های وحشتناک،بیماری های کلیه،صدای گوش

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری زیرفون + یک قاشق مرباخوری بادرنج بویه + دو لیوان آب جوش،باشعله مستقیم و ملایم حدود یک ساعت بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

5-چای به لیمو و زیرفون                                                                طبیعت:گرم
خواص:آرامبخش،کاهش دهنده فشار خون،تقویت حافظه،و معده،خاب آور در شب،تب بر،شستشو دهنده کلیه،ضد سرماخوردگی،تشنج،نقرس،رماتیسم،سردرد،و سرگیجه،ناراحتی های عصبی،میگرن،غلظت خون،آسم،اسهال،سینوزیت،صدای گوش و خستگی بدن

طرز تهیه:یک مشت بزرگ زیرفون + یک مشت کوچک به لیمو + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم و ملایم،حدود یک ساعت بجوشد،سپس با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


6-چای دارچین                                                                           طبیعت:گرم

خواص:ادرارآور،مفرح،محرک اعصاب،تقویت معده،کبد،قوه باه،قلب وعروق؛کاهش درد کمر و مفاصل،تسریع جریان خون،نیرو بخش،باز کننده انسداد مجاری،پاک کردن سینه و حنجره،بالا بردن فشار خون،ضد:اخلاط رطوبتی،پا درد های رطوبتی،سرفه های رطوبتی،دلهره،بوی بد دهان،دردهای استخوانی،دیابت،سردی بدن
هشدار:برای زنان باردار مضر است.

طرز تهیه:چند عدد چوب دارچین + دو لیوان آب سرد با شعله مستقیم آرام جوش آورده سپس با شعله غیر مستقیم دو الی سه ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی درآید.


7-چای زنجبیل                                                                    طبیعت:گرم و خشک

خواص:تقویت:حافظه،قوه باه،جهاز هاضمه،معده،قوای رییسه بدن؛خونساز،تنظیم ادرار،خلط آور،ملین،درمان اسهال ساده و خونی،مانع بروز سرطان،کاهش چربی خون،بالا بردن فشار خون،مفید برای قطع حیض؛ضد:ضعف اعصاب،رطوبت مزاج،بلغم،درد مفاصل،بیماری های مفصلی،کمر درد،مسمومیت غذایی،سرفه،تهوع و آشفتگی در مسافرت و انعقاد خون
هشدار:زیاده روی در مصرف باعث فشار خون و ضعف نیروی جنسی است.

طرز تهیه:نصف قاشق چای خوری زنجبیل(بسته به ذائقه خود)در یک لیوان آب جوش ریخته و در ظرف را گذاشته تا حدود ده دقیقه بماند سپس با کمی عسل مخلوط کرده،میل نمایید.


8-چای زعفران                                                                     طبیعت:گرم

خواص:منضج و مصلح عفونت بلغمی،محرک نیروی جنسی و قوای مفزی،مفرح،نشاط آور،خنده آور،ادرار آور،خلط آور،آرامبخش،مقوی کبد و جهاز تنفسی،آشامیدن یک مثقال آن جهت تسریع در زایمان،تسکین آسم و سیاه سرفه،ضد:سرفه،حساسیت و کرم خوردگی دندان


9-چای نعناع                                                                        طبیعت:گرم

خواص:لطیف کننده خون،مفرح و مقوی قلب،مسکن ناراحتی های گوارشی،کمک به هضم غذا،مقوی اعصاب معده،بادشکن،اشتهاآور،دفع صفرا،پاکسازی و تقویت کبد و طحال،برای سرما خوردگی و بیماری های حلق و گلو(از پونه قوی تر است)ضد:نفخ،سکسکه،تهوع،اسهال،دل پیچه،بواسیر،دردشکم،تب

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + سه لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


10-چای پونه                                                           طبیعت:اوایل بهار :گرم؛پاییز:خشک

خواص:قوی ترین آنتی بیوتیک،بادشکن،رقیق کننده خون،ادرارآور،خلط آور،صفرابر،انرژی زا،بسیار مفید برای درد سینه و آزاد کردن اخلاط،تقویت:معده،قلب،جهاز هاضمه؛ضد:تب ادراری،سرفه،حساسیت،نفخ،نقرس،سکسکه،آشفتگی،دل بهم خوردگی،خستگی،مفید جهت به تاخیر انداختن عادات ماهیانه

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


11-چای چلتوک برنج                                                      طبیعت:گرم

خواص:سرشار از ویتامین های ب،تقویت مغز واعصاب و قلب،ضد یبوست مزمن،جلوگیری از ریزش و سفید شدن مو

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله مستقیم پنج دقیقه بجوشد سپس با شعله غیر مستقیم یک ساعت دم بکشد.

هشدار: برای خانم ها ممنوع است.


12-چای گلپر                                                                   طبیعت:گرم و خشک

خواص:تقویت کننده عالی حافظه،قوه باه،قلب و عروق؛اشتها آور،کمک به هضم غذا،شفابخش بیماری یرقان،پاکسازس کبد و دفع صفرا،تداوم آن برای سوزاندن چربی های بدن مفید است؛ضد:صرع قوی،فراموشی،اسهال،تنبلی معده،جوش و دمل

طرز تهیه:یک قاشق مربا خوری رادر یک لیوان آب جوش ریخته،ظرفی را در آن گذاشته،می گذارید پانزده دقیقه بماند تا به رنگ زرد درآید.

13-چای کوهی                                                                     طبیعت:گرم

خواص:آرام بخش،ضد:حساسیت،ادرار آور،باز کننده گرفتگی های روده و کبد،تقویت سیستم ایمنی

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب وش با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.


14-چای میوه نسترن                                                   طبیعت:معتدل و خشک

خواص:سرشار از ویتامین ث،مقوی معده،پایین آورنده فشار خون،ضد:قند خون،درد و ورم کلیه،اسهال

طرز تهیه:پانزده عدد را در یک قوری + دو لیوان آب سرد،با شعله مستتقیم جوش آید سپس شعله را کم کنید تا با همان شعله مستقیم یک ساعت باشد تا آب آن به تدریج بخار شود سپس با شعله غیر مستقیم سه ساعت دم بکشد.


15-چای بابونه                                                                طبیعت:معتدل،دیم آن گرم و خشک

خواص:آرام بخش اعصاب و مغز ومعده و روده و تقویت آنها،افزایش شیر مادر ،اشتها آور،ادرار آور قوی،ضد:تب و لرز،انگل،یبوست،سردرد،سنگ مثانه،بلغم و صفرا

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم مدتی دم بکشد.

 

16-چای به لیمو                                                                 طبیعت:گرم
خواص:آرام بخش،خواب آور در شب،تقویت حافظه و معده،رفع درد شکم،خستگی،صدای
گوش،ضد:میگرن،سردرد،سرگیجه،تپش قلب،نفخ،آسم،اسپاسم

طرز تهیه:یک قاشق غذاخوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.


17-چای آویشن                                                                 طبیعت:گرم

خواص:تقویت اعصاب بینایی،جهاز هاضمه،معده،کبد و کلیه،بالا برنده فشار خون،باز کننده انسداد،خشک کننده،تحلیل بادها و بلغم،لطیف کننده غذاهای غلیظ،اشتها آور،ادرار آور،جاری کننده حیض،تنقیه ریه،معده  روده ها و کبد از رطوبت بلغم،رفع کولیت های مزمن،افزایش شیر مادر،پاک کننده سینه،باز کننده گرفتگی های روده،ضد:انگل،رطوبت بدن،صفرا،زکام،سرفه،آسم،تنگی نفس،غلظت خون و ضد عفونی کننده و میکروب کش(شش برابر آنتی بیوتیک)

طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان آب جوش،با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

18- چای اکلیل کوهی طبیعت:گرم ومعتدل
خواص: گیاه معجزه گر قوی مقوی اعصاب، ادرادآور، پاک کننده ریه ها، بادشکن، تسکین درد کبد، برای تنگی نفس ، مفید برای بیماریهای عصبی وتشج، تقویت معده وبدن، ضد عفونت کلیه،صفرا، بلغم ، دلهره، اضطراب، آسم ،زکام، سیاه سرفه،  دردهای رماتیسمی استخوان وکمر،  سنگ کلیه ومثانه، کیسه صفرا، میگرن، بیخوابی، غلظت خون.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

19- چای گزنه                                                      طبیعت:گرم و خشک
خواص: تحلیل ورم های سخت، چاق کننده بدنفباز کننده انسداد کبدو طحال، وفم رحم، تنقیه کننده ریه و معده، افزایش نیروی جنسی،ضد قند خون،غلظت خون،چربی،صفرا، بلغم، سنک کلیه، سرطان، امراض کلیوی و خون در ادرار، خونریزی ها، ریزش مو، خستگی، انگل، کرم روده
طرز تهیه:یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

20- چای مرزنجوش                                              طبیعت:گرم
خواص: آرام بخش اعصال، بهترین داروی میگرن کهنه ودرد شقیقه ها وسردرد،خلط اور،تب بر،اشتها آور،تقویت عمومی بدن،ضد نفخ و ورم معده، اسهال، اخلاط مضره، سرما خوردگی.
طرز تهیه:ا مشت کوچک + دو لیوان  آبجوش در کتر ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

21- چای ریوند چینی                          طبیعت:گرم و خشک به سمت تری
خواص: ضد برودت معده و کبد، ضد سرفه مزمن، تنگی نفس، سل، زخم ریه، زخم رودهف استسقاء، یرقان، مسهل اخلاط غلیظه و رقیقه، مدر، ضد دردهای کلیه، مثانه ورحم.
طرز تهیه: چند تکه از آن را + مقداری آب که آن را بپوشاند با شعله مستقیم آرام جوش آورده بعد آن را با شعله غیز مستقیم 2 الی 3 ساعت دم بکشد تا به رنگ آلبالویی در آید .

22- چای استخودوس                                طبیعت: گرم وخشک
خواص: آرام بخش اعصاب ، تقویت کننده سلولهای مغز، افزایش شیر مادر، تحلیلی نفخ و گاز روده، فرح آور، باز کننده انسداد عروقی، مسهل بلغم و سودا خصوصا سودای مغز، ضد میگرن، زکام ، اسم، برونشیت، دل پیچه، رماتیسم، درد سینه، تنگی نفس، سرفه ، اگزما، ضد عفونی کننده دستگاه مجاری ادراری، در اکثر بیمارریها کاربرد دارد.
طرز تهیه: دو قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ،در کتری ریخته با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

23- چای فلوس                                         طبیعت:معتدل
خواص: مسهل صفرا، دافع اخلاط فاسد، ضد: افسردگی ، صرع، میگرن ، بواسیر، یبوست مزاج؛ تقویت: اعصاب، قلب، مجاری ادرار، دستگاه تنفسی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آب سرد؛  با شعله مستقیم کمی بجوشد بعد با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

24- چای زیر ه سیاه                                  طبیعت: بسیار گرم
خواص: لطیف کننده، قابض، برطرف کننده بادهای غلیظ، بالا برنده فشار خون، سوزاننده چربی اضافی، تصفیه خون، مدر، افزایش شیر مادر، تحلیلی گاز معده و روده، درمان تنگی نفس، تحریک اشتها؛ تقویت: قلب وعروق معده.
طرز تهیه: 1 قاشق مربا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

25- چای بهار نارنج
خواص:آرامبخش، مفرح، نشاط آور، اشتها آور؛ تقویت: قلب، اعصاب، نیروی جنسی؛ رفع دل پیچه و گاز معده، تسکین درد سینه و سردرد های عصبی.
طرز تهیه: یک قاشق غذا خوری + دو لیوان  آبجوش ، با شعله غیر مستقیم دم بکشد.

 

26- چای برگ درخت به                     طبیعت: گرم ومعتدل

خواص: قابض ، نرم کننده سینه، مقوی قلب، مفرح، نشاط آور.
طرز تهیه: 10 تا 15 عدد برگ را 20 دقیقه خیسانده و بشویید و در یک لیتر آب در قوری ترجیحا ظرف مسی حرارت دهید و به محض اینکه به جوش آمده فورا شعله را ملایم کنید تا  آب بدون حرکت  شروع به بخار کند و گاهی برگ ها را بر هم بزنید زمانیکه 3/1 بخار شد چای آماده است. (می توانیداز هل یا چوب دارچین برای برای معطر کردن استفاده کنید)

27- چای افتیمون

طبیعت: گرم و خشک

خواص: تحلیل برنده ورم ها، لطیف کننده، بازکننده انسداد و مفرح قلب، جهت بیماری های مغز و اعصاب مانند سردرد، تشنج، افسردگی، کاووس و وسواس و بیماری های مفاصل مفید است. به تنهایی مسهل بلغم و سودا و با بنفشه مسهل صفرا می باشد.

از آنجایی که بسیار لطیف و ضعیف است جوشاندن و کوبیدن آن سبب از بین رفتن خاصیت آن می شود. برای آرامش و تقویت اعصاب دم کرده افتیمون بخورید. تاثیر آن روی سر خوب است. برای آلزایمر نیز مفید است.

هشدار: مصرف زیاد آن برای گرم مزاجان مضر است.

طرز تهیه: هنگام مصرف نباید آن را نرم کوبید و یا زیاد جوشاند، بلکه باید با شعله غیر مستقیم و خیلی آهسته و طولانی مدت دم کنید.

منبع:سایت دکتر روازاده




تاریخ: پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

1-این مقاله کلا به درد همه کسایی که درس میخونن خیلی می خوره.عنوان این مقاله اصول پرورش حافظه است.

دانلود

2-این مقاله درباره نگه داری یک گیاه سمی است که بیشتر ما ندانسته اون رو وارد محیط خانه یا محل کار خودمون میکنیم.

دانلود

3-مقاله بسیار کوتاه و کاربردی با عنوان یک راه ساده برای نجات از تیغ ماهی

دانلود




تاریخ: یک شنبه 11 دی 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

این مقاله تغذیه بسیار جالب و مفید هست.قطعا با خوندن این مقاله دیدگاهتون نسبت به خوردن بعضی چیزها عوض میشه.

دانلود




تاریخ: شنبه 10 دی 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار

چند مقاله جالب و بسیار مهم درباره زندگی زناشویی رو براتون آماده کردم.انشاا...که با خوندن این مقالات و با چشمی باز همسر آینده تون رو انتخاب کنید و در زندگی تون هم خوشبخت بشید.آخرش هم اگر دوست داشتید یه دعایی هم واسه من بکنید.

1-مقاله ای با عنوان آیا قصد ازدواج دارید؟

دانلود

2-مقاله جالب اولین قدم برای ازواج چیست؟

دانلود

3-مقاله کاربردی 70 موقعیت مهم برای شناخت نامزدتان

دانلود

4-این مقاله برای افراد بالای 18 سال هستش.از افراد زیر 18 سال خواهش میکنم که اون رو نخونن.انشاا...نوبت شما هم میشه البته اگر صبر داشته باشین و آتشی نباشین!

دانلود




تاریخ: شنبه 10 دی 1390برچسب:,
ارسال توسط مسافر انتظار
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 132
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 1385
بازدید کل : 49103
تعداد مطالب : 358
تعداد نظرات : 372
تعداد آنلاین : 1



فال حافظ



استخاره آنلاین با قرآن کریم

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما
Pichak go Up

-_ !News _-